responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی    جلد : 1  صفحه : 54

موضوعات خاصه حقوق در خارج است. و عمل جوارح از لفظ و فعل كاشف از آن اراده است. الفاظ عقود به اعتبار آنكه كاشف از اراده حقيقى هستند، گاه ايجاد تعهد مى‌كند. و گاه ديگر نقل ملكيت مى‌كند.»

19. اراده استقبالى‌

اراده استقبالى در مقابل اراده فعلى است. و آن اراده‌اى است كه به كارى در آينده تعلق گيرد. مثل اينكه تصميم بگيرد كه در آينده به مسافرت برود. اما اراده فعلى اراده‌اى است كه به كار فعلى تعلق گيرد. مثل اراده كمك به مستمندان كه به دنبال آن اقدام عملى صورت گيرد.

20. اراده انشايى‌

اراده انشايى در مقابل اراده حقيقى است. گاهى دست فردى را گرفته و از پله‌ها بالا مى‌بريم. و زمانى هم به او دستور مى‌دهيم كه از پله‌ها بالا برود. اولى را اراده حقيقيه، و دومى را انشائيه گويند. البته اين تقسيم مبتنى بر اين است كه ما لفظ اراده و طلب را مترادف دانسته، و معتقد باشيم كه اين دو لفظ داراى دو مصداق‌اند: مصداق حقيقى كه همان صفت نفسانى باشد، و مصداق انشايى كه به آن طلب انشايى گويند. اما اگر معتقد باشيم كه اراده و طلب مترادف نبوده، بلكه با هم تباين دارند. زيرا بعث و تحريك فعلى غير از صفت نفسانى است. همان گونه كه بعضى از علماى اصول مى‌گويند كه اراده از مقوله كيف، و طلب از مقوله فعل است. (فظهر ان الحق مع القائلين بالتغاير وفاقا للأشاعرة) [1] در آن صورت چنين بحثى مورد نخواهد داشت.

در كتاب نهاية الاصول آمده: «موجودات بر دو قسم‌اند: 1. آنهايى كه در خارج حقيقتا وجود داشته، و مابازاء دارند، مثل انسان، حيوان. 2. وجود خارجى به‌معناى فوق ندارند، بلكه وجودشان به وجود منشأ انتزاع آنهاست، كه به آنها امور انتزاعيه گويند؛ و امور انتزاعيه نيز بر دو قسم است: الف.

امورى كه منتزع از امور حقيقى‌اند، به‌گونه‌اى كه در انتزاع خود نياز به اعتبار معتبر (به صيغه اسم فاعل) ندارند، مثل فوقيت- تحتيت، ابوّت و بنوّت. ب. آنهايى كه از اعتبارات و انشائها منتزع مى‌شوند؛ مثل ملكيت، زوجيت.»

قسم اول و دوم قابليت انشاء ندارند. بلكه فقط قسم سوم است كه انشاءپذير است. و مفهوم اراده از قسم اول است كه طبعا برخلاف طلب، قبول انشاء نمى‌كند. زيرا طلب، يعنى بعث و تحريك به‌سوى عملى. و تحريك نيز يا عملى است و يا قولى است.

در نتيجه حقيقت طلب غير از حقيقت اراده است. زيرا اراده صفت نفسانى است، ولى طلب تحريك طرف مقابل است. البته اين اختلاف و تفاوت بين طلب و اراده غير از تفاوتى است كه‌


[1] . اجود التقريرات، ص 89.

نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی    جلد : 1  صفحه : 54
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست