نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی جلد : 1 صفحه : 40
باب طهارت تا حدود و ديات پنجاه باب است، و براى هر بابى از اين
ابواب يك متخصّص لازم است. چون ابواب فقه خيلى متشتّت است، و اقوال و ادله عقليه و
نقليه و اجماعاتش تتّبع زيادى مىخواهد، و افراد سريع الذّهن لازم دارد و اين عمر
انسانى كفايت نمىكند كه پنجاه باب بهطور شايسته و آنطور كه بايد و شايد تحقيق
شود. پس خوب است براى هر بابى يك شخص متخصّص شود، و آنوقت هر سؤالى و استفتايى كه
مىآيد، به متخصّص آن ارجاع دهيم، تا او جواب دهد.» [1] همچنين در مقام استدلال مىگويد: «محكمترين و مهمترين دليل بر جواز تقليد از مجتهد متجزّى
بناء عقلاست. زيرا عقلاء در امور زندگى خود براساس فطرت و ارتكاز در هر فنّى به
اهلش مراجعه مىكنند.»
[2]
اجزاء (به كسر اوّل) بهمعناى كفايت، و در اصطلاح عبارت است از:
اكتفا به امتثال امرى از امر ديگر.
امر بر سه قسم است: 1. امر واقعى اوّلى؛ 2. امر واقعى ثانوى (امر
ثانوى اضطرارى)؛ 3. امر ظاهرى (امر ثانوى ظاهرى).
1. امر واقعى
اوّلى
وقتى شارع مىگويد: نماز بخوان. اين امر واقعى اوّلى است. اگر مكلّف
نماز خود را بهطور كامل و با تمام شرايط اقامه كند، بديهى است چنين اطاعتى از امر
واقعى اوّلى موجب اجزاء و سقوط تكليف است.
2. امر واقعى
ثانوى يا امر ثانوى اضطرارى
اگر مكلّف از نظر پزشكى مجاز نباشد كه از آب استفاده كند، و وضو براى
او ضرر داشته باشد، در آن صورت مكلّف مىبايد با تيمّم نماز خود را اقامه كند. امر
به نماز با تيمّم را امر ثانوى اضطرارى يا واقعى ثانوى گويند.
سؤال: هرگاه شخصى با چنين امرى نماز خود را به جاى آورد، سپس عذر او
برطرف شد، و استفاده از آب مجاز گرديد، درصورتىكه هنوز از وقت نماز باقى مانده
باشد، آيا بايد نماز خود را اعاده كند؟ و يا اگر در خارج از وقت عذرش برطرف گرديد،
مىبايد نماز خود را قضا كند يا خير؟
[3] . الذريعة الى اصول الشريعة، ج 1، ص 121؛ قوانين الاصول، ج
1، ص 129؛ كفاية الاصول، ج 1، ص 124 نهاية الدراية، ج 1، ص 145؛ فوائد الاصول، ج
1، ص 241؛ نهاية الاصول، ص 125؛ تذهيب الاصول، ج 1، ص 135 اصول الفقه، ج 2، ص 244؛
اجود التقريرات، ص 193؛ مناهج الوصول الى علم الاصول، ج 1، ص 297.
نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی جلد : 1 صفحه : 40