نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی جلد : 1 صفحه : 340
501. وجوب
وجوب يكى از احكام پنجگانه تكليفى است، در برابر حرمت، استحباب،
اكراه و اباحه. تفاوت بين وجوب و واجب در اين است كه وجوب خود حكم است، ولى واجب
فعلى است كه وجوب به آن تعلق مىگيرد. وجوب عبارت است از اراده مؤكدى كه در نفس
مولى حاصل شده، و به فعل مورد نظر او تعلّق گرفته باشد؛ و يا وجوب امرى است
انتزاعى كه عرف آن را از طلب لفظى يا غير لفظى مؤكد انتزاع مىكند. [1] وجوب همانند واجب به
اقسام زير تقسيم مىشود [2]: 1. وجوب اصلى و تبعى؛ 2. وجوب مطلق و مشروط؛
3. وجوب نفسى و غيرى؛ 4. وجوب تعيينى و تخييرى؛ 5. وجوب توصّلى و تعبّدى؛ 6. وجوب
عينى و كفائى؛ 7. وجوب منجز و معلّق؛ 8. وجوب موسّع و مضيّق.
ورود عبارت است از اينكه يكى از دو دليل سبب معدوم شدن موضوع دليل
ديگر به توسط تعبد شرعى حقيقتا و وجدانا گردد.
مثال 1. در مورد اصول عمليه، از آنجايى كه موضوع اصول عمليه شك است،
طبعا با ورود خبر متواتر موضوعى براى اصول عمليه باقى نمىماند: به بيان ديگر
موضوع برائت عقلى «عدم بيان» و «موضوع تخيير» «عدم مرجح» و «موضوع احتياط» احتمال عقاب اخروى است. بىشك با وجود خبر متواتر عدم بيان و
عدم مرجح و احتمال عقاب منتفى مىشوند، زيرا در آن صورت «بيان» و «مرجح» موجود شده و احتمال عقاب مرتفع مىگردد در نتيجه موضوعى براى آنها
باقى نمىماند.
مثال 2. قاعده عقليه مىگويد: «واجب است دفع ضرر محتمل»، امّا با ورود حديث رفع (رفع ما لا يعلمون) موضوع
قاعده عقليه از بين مىرود. زيرا احتمال ضرر منتفى است. به مبحث «اصالة البراءة» رجوع شود.
ورود و تخصّص از دو جهت باهم متحد، و از يك جهت از يكديگر متفاوت
هستند. زيرا نتيجه ورود و تخصّص يكى است. همان گونه كه در آن دو، چيزى بهوسيله
دليل از موضوع دليل ديگر