نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی جلد : 1 صفحه : 339
زمان باقى مانده است، بنابراين چندين ماه به وقت واجب باقى است، وقت
و زمان نيز امر غير مقدورى است. لذا در چنين مواردى مىگويند: وجوب فعليّت يافته
ولى واجب معلّق است.
تفاوت بين واجب مشروط و معلّق
در واجب مشروط وجوب متوقف بر چيزى است. در حالى كه در واجب معلّق
واجب متوقف بر چيزى است. در مثال حج اگر شخصى مستطيع شده باشد ولى ايام حج نرسيده
باشد، در آن صورت واجب معلّق است، و اگر مستطيع نشده باشد، (چه ايام حج رسيده باشد
يا خير؟) وجوب مشروط است.
واجبى كه مصلحت وجوب در خودش بوده و تحقّق آن منوط به وجوب چيز ديگرى
نباشد، «واجب نفسى» نام دارد. به ديگر سخن هرگاه مورد تكليف
خودبهخود مطلوب و مورد نظر باشد واجب را نسبت به آن تكليف واجب نفسى گويند مثل
وجوب نماز و روزه. واجب نفسى در مقابل واجب غيرى است.
[1] . كفاية الاصول، ج 1، ص 160؛ نهاية الاصول، ص 176؛ اصول
الفقه، ج 1، ص 88؛ تهذيب الاصول، ج 1، ص 181؛ اجود التقريرات، ص 136.
[2] . كفاية الاصول، ج 1، ص 170؛ اصول الفقه، ج 2، ص 262؛ فوائد
الاصول، ج 1، ص 220؛ نهاية الاصول، ص 180.
نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی جلد : 1 صفحه : 339