نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی جلد : 1 صفحه : 321
الف. تمايز و افتراق علوم به افتراق موضوعات آنهاست. (البته مرحوم
آخوند مىگويد: تمايز علوم به تمايز غايات و اغراض است نه موضوعات.) [1]
ب. موضوع علوم: موضوع هر علمى عبارت است از هر چيزى كه در آن علم از
عوارض ذاتى آن چيز بحث مىشود. [2] مثلا موضوع طب عمومى از لحاظ تندرستى و بيمارى
كه عارض برآن مىگردد، بدن انسان است. و يا در علم فيزيك از حالات مفرده اشياء و
در شيمى از حالت مركبه اشياء و در حساب از حالات مختلفه اعداد و در هندسه از حالات
خط و اشكال بحث مىشود كه هريك از آنها موضوع همان علم مىباشند.
ج. موضوع علم اصول: در موضوع علم اصول اختلاف است. 1. عدهاى
مىگويند [3]:
موضوع
علم اصول عبارت است از ادله چهارگانه (كتاب، سنّت، اجماع و عقل). صرفنظر از آنكه
آنها دليل و حجت باشند يا خير؟ پس بحث از كتاب و سنّت و ... بحث اصولى است. 2.
گروهى عقيده دارند
[4]:
ادله چهارگانه با وصف دليل بودن موضوع علم اصول هستند. به بيان ديگر
موضوع علم اصول ادله چهارگانهاى هستند كه صلاحيت دارند دليل قرار گيرند. 3.
دستهاى مىگويند: موضوع علم اصول هر چيزى است كه بتواند در طريق استنباط حكم شرعى
قرار گيرد. بنابراين ادله چهارگانه نيز داخل در اين تعريف خواهد بود. گرچه موضوع
علم اصول در اين تعريف نام خاصى ندارد. به ديگر سخن علم اصول هر چيزى است كه
صلاحيت دليل و حجت شدن را دارد. 4. برخى مىگويند: موضوع علم اصول عبارت است از: «حجّت در فقه» توضيح اينكه چون به اصل تكليف و حكم شرعى علم داريم، پس وجود
حجتهايى كه براى مولى و عبد قابل احتجاج باشد معلوم بالاجمال ما است در نتيجه اصل
حجّت و دليل معلوم و مصاديق مجهول مىباشد، و علم اصول متكفّل تعيين مصداقها است.
بنابراين وقتى مىگوييم: «خبر الواحد حجة» (خبر واحد حجت است.) گرچه به ظاهر حجيّت را محمول قرار
داديم ولى در واقع حجيّت موضوع است، زيرا اصل حجيّت مسلّم بوده و ما خبر واحد را
برآن حمل كرده و مصداقى از حجيّت را مشخّص كرديم. [5] در اين مبحث مباحث دقيق فلسفى و اصولى از طرف
صاحبنظران بيان شده است كه بهدليل طولانى نشدن از ذكر آنها خوددارى مىشود.