نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی جلد : 1 صفحه : 313
صحّت و با طهارت بودن نماز نمىبيند. اما شرع آن را لازم شمرده است.
لذا به آن مقدمه شرعى يا شرط شرعى گويند. [1]
449. مقدمه صحت
مقدمه صحت، مقدمهاى است كه در صحت و درستى ذى المقدمه مؤثر است.
مثال: ماده 772 قانون مدنى مىگويد: «مال مرهون بايد به قبض مرتهن يا به تصرف كسى كه بين طرفين معيّن مىگردد
داده شود، ولى استمرار قبض شرط صحت معامله نيست.» پس به قبض دادن مال مرهون شرط صحت رهن است. و يا طبق ماده 547 قانون
مدنى: وجه نقد بودن سرمايه در عقد مضاربه از شرايط صحت عقد مضاربه است. عدهاى از
علماء مقدمه صحت را به مقدمه وجود برگرداندهاند. [2]
450. مقدمه عادى
مقدمه خارجيه به مقدمه شرعيه، عقليه و عاديه تقسيم مىشود. مقدمه
عاديه مقدمهاى است كه عادتا با انتفاء او انتفاء ذى المقدمه لازم بيايد، و اين
وابستگى بين مقدمه و ذى المقدمه از امور عرفى و عادى است كه مردم اعتبار كردهاند.
مثال: مردم براى ديدار از بزرگان كت مىپوشند، يا براى رفتن به خانه كسى از درب
وارد مىشوند نه از راه پشت بام. اين مقدمه از مبحث مقدمه واجب خارج است. [3] به مبحث «مقدمه واجب» رجوع شود.
نبودن مانع را از مقدمات شمردهاند. چون بعضى از مقدمات وجودشان موجب
عدم ذى المقدمه مىگردد، لذا از آن تعبير به «عدم مانع» كردهاند. مثلا ازدواج با خواهرى مانع از ازدواج با خواهر ديگر
مىگردد. يعنى جمع بين دو خواهر ممنوع است.
452. مقدمه عقليه
مقدمه خارجيه به سه قسم شرعى، عقلى و عادى تقسيم مىشود. مقدمه عقليه
مقدمهاى است كه عقل توقف ذى المقدمه برآن را درك كرده، و حكم مىكند محال است كه
ذى المقدمه بدون آن مقدمه تحقّق پيدا كند. مثل طى طريق نسبت به شهر يا كشور ديگر،
كه بدون طى طريق محال است انسان بتواند به كشور ديگر برود. و يا رفتن به طبقه
بيستم يك مجتمع بدون عبور و استفاده از پلهها، نردبان، آسانسور، جرثقيل و ...
محال است. [5]
[1] . كفاية الاصول، ج 1، ص 143؛ نهاية الاصول، ص 157؛ اصول
الفقه، ج 2، ص 271.
[2] . كفاية الاصول، ج 1، ص 144؛ نهاية الاصول، ص 158.