responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی    جلد : 1  صفحه : 311

مانع؛ 7. مفوّته و غير مفوته. هريك از اقسام فوق را به‌ترتيب الفباء تحت همان عنوان در مباحث خود بيابيد. البته عدّه‌اى‌ [1] از اصوليين براى مقدمه دو تقسيم ذكر كرده‌اند، و بقيه اقسام را يا به آن دو تقسيم ارجاع داده و يا خارج از بحث دانسته‌اند.

443. مقدمه حرام‌

بدون ترديد كشتن انسان بى‌گناه حرام است، و اما خريد اسلحه جهت قتل چنين انسانى چه حكمى دارد؟ آيا خريد اسلحه به‌عنوان مقدمه حرام حرام است يا خير؟ امام خمينى مى‌گويد: ملازمه‌اى بين وجوب مقدمه و وجوب ذى المقدمه نيست. همان گونه كه چنين ملازمه‌اى در مقدمه حرام نيز منتفى است. پس مقدمه حرام حرام نخواهد بود، و در اين جهت فرقى بين مقدمات توليديه و غير توليديه نيست. بدين ترتيب سخن صاحب كفاية الاصول كه مى‌گويد: اگر تمام مقدمات و عوامل ارتكاب حرام جمع باشد و تنها يك مقدمه اختيارى باقى مانده باشد كه در صورت عمل به آن، حرام محقّق گردد چنين مقدمه حرامى حرام است‌ [2]، سخن درستى نيست. زيرا اراده انسان نمى‌تواند جزء اخير علت تامّه باشد، به‌گونه‌اى كه بشود عمل را مستند به آن اراده كرد، زيرا ممكن است بين فعل ارادى و مراد، افعال ارادى ديگرى واسطه باشد ... [3] رجوع شود به مأخذ مذكور.

سؤال: بنا بر اينكه قائل به ملازمه باشيم و بگوييم مقدمه حرام حرام است، آيا تمام مقدمات حرام حرام است يا جزء اخير آن حرام است؟

جواب: امام خمينى مى‌گويد: جزء اخير حرام خواهد بود. 1. به‌دليل وجدان 2. دليل ديگر اين است كه بازداشتن و نهى از عملى در واقع نهى از چيزى است كه كار را از عدم به‌وجود خواهد آورد نه تمام مقدمات. اگر شخصى تفنگى را بخرد و خشاب آن را بگذارد، سپس ماشه آن را بكشد و آماده شليك كند، بعد به دست ديگرى بسپرد و آن فرد دوم با شليك خود فرد سومى را هدف قرار داده بكشد مطمئنا اين فرد مباشر قصاص خواهد شد [4].

444. مقدمه خارجى‌ [5]

مقدمه وجود به دو قسم داخلى و خارجى تقسيم مى‌شود. مقدمه خارجى هر چيزى است كه واجب به آن متوقف بوده، اما خودش داراى وجود مستقلّى جداى از وجود واجب باشد. مثل طهارت نسبت به نماز. زيرا گرچه در روايات آمده: هر نمازى بايد با طهارت باشد، و نماز بى‌طهارت نماز نخواهد بود. [6] درعين‌حال خود طهارت وجود مستقلّى جداى از نماز دارد. بحث درباره اينكه آيا


[1] . فوائد الاصول، ج 1، ص 271.

[2] . كفاية الاصول، ج 1، ص 203.

[3] . تهذيب الاصول، ج 1، ص 222.

[4] . تهذيب الاصول، ج 1، ص 224.

[5] . كفاية الاصول، ج 1، ص 141؛ نهاية الاصول، ص 155؛ تهذيب الاصول، ج 1، ص 158؛ اصول الفقه، ج 2، ص 270.

[6] . قال ابو جعفر (ع) «لا صلاة الا بطهور»، من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 35.

نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی    جلد : 1  صفحه : 311
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست