نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی جلد : 1 صفحه : 308
437. مفهوم مردّد
هرگاه مفهوم لفظى مشخص نباشد، و مردّد بين دو يا چند احتمال باشد به
آن مفهوم مردّد گويند.
مثلا هرگاه در معناى «كرّ» مردّد باشيم
بين اينكه كر عبارت است از مجموع 43 وجب يا 36 وجب؟
سپس در حوضى كه داراى 43 وجب آب باشد به مقدار 7 وجب از آن برداشته
شود و به اندازه 36 وجب باقى بماند، در آن صورت ترديد ايجاد مىشود كه آيا حوض
مذكور همچنان بر كريّت خود باقى است يا خير؟ آيا در اين مورد استصحاب كريّت سابق
مىكنيم. يا جاى اجراى استصحاب نيست، براى اينكه در اين مورد شك در آب موجود
نداريم بلكه شك در تعيين معناى مورد نظر از لفظ «كر» داريم. دو قول
در اين مسئله وجود دارد كه در بحث «استصحاب كلى» توضيح داده شد و به آن مبحث رجوع شود.
438. مفهوم موافق
هرگاه مفهومى از حيث نفى و اثبات موافق با منطوق خود باشد به آن
مفهوم موافق گويند. مثلا مىگويد: اگر فردا از آسمان تگرگ هم ببارد من به ديدن شما
مىآيم. مفهوم موافق آن اين است كه اگر فردا تگرگ نيايد و هوا خوب باشد به طريق
اولى به ديدن شما مىآيم. به مبحث «مفهوم و منطوق» رجوع شود.
439. مقتضى
هر عامل مؤثر كه در صورت عدم مانع بتواند منشأ اثر شود «مقتضى» نام دارد. ماده 10 قانون مدنى مىگويد: «قراردادهاى خصوصى نسبت به كسانى كه آن را منعقد كردهاند درصورتىكه مخالف صريح
قانون نباشد نافذ است.» پس عقد منشأ اثر و مقتضى است، اگر مخالف قانون نباشد. به مبحث «مانع» و «قاعده مقتضى و مانع» رجوع شود.