نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی جلد : 1 صفحه : 282
گفت: مدفوع انسان. حضرت فرمود: پس چگونه مدفوع انسان با شستن پاك
مىشود ولى براى منى غسل لازم است؟ چگونه با قياس اين امور قابل فهم است؟ واى بر
تو اى ابا حنيفه عنقريب مىگويى مثل خدا احكام نازل مىكنم! ابو حنيفه گفت: به
خدا پناه مىبرم كه چنين بگويم. فرمود آرى تو و اصحاب تو همين را مىگوييد منتهى
خود نمىدانيد. [1]
394. كتاب
به مبحث «قرآن» رجوع شود.
395. كلّما حكم به
الشّرع حكم به العقل
به مبحث «قاعده ملازمه» رجوع شود.
396. كلّما حكم به
العقل حكم به الشّرع
به مبحث «قاعده ملازمه» رجوع شود.
397. لا ضرر و لا
ضرار
به مبحث «قاعده لا ضرر و لا ضرار» رجوع شود.
398. لحن الخطاب
به مفهوم موافق، لحن الخطاب يا فحوى الخطاب هم گويند. به مبحث «مفهوم» رجوع شود.
399. مانع
مانع در لغت بهمعناى حايل ميان دو چيز است، و در اصطلاح چيزى است كه
مانع تحقّق حكمى بوده و جلوى تأثير مقتضى را بگيرد. مثلا: قتل عمد موجب قصاص است.
اما اگر قاتل پدر مقتول باشد، پدر بودن مانع اجراى حكم قصاص است. مانع را ضدّ سبب
نيز گويند. چون سبب مقتضى وجود حكم و مانع مقتضى عدم حكم است؛ و يا اگر پدرى كشته
شود با مرگ پدر مقتضى ارث پيدا مىشود بنابراين فرزند وارث پدر خواهد بود اما اگر
همان پدر به دست فرزند خود كشته شود، اين قتل مانع ارث بردن فرزند از پدر مىشود.