نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی جلد : 1 صفحه : 275
مىگويند: طرق و امارات و اصول در تمام موارد جايگزين قطع مىشوند.
3. بعضى قائل به تفكيك بين قطع طريقى و قطع صفتىاند.
سؤال: اگر كسى قطع به وجوب عملى پيدا كند، و از انجام دادن آن سرباز
زند، و آن عمل را ترك كند، در حالى كه آن عمل واجب نباشد، و علم و قطع او بىمورد
باشد، در چنين صورتى آيا آن فرد مؤاخذه و كيفر خواهد شد يا خير؟ در پاسخ اين پرسش
علماى اصول در مبحث تجرّى داد سخن دادهاند. به مبحث «تجرّى» رجوع شود.
381. قطع اجمالى
به مبحث «علم اجمالى» رجوع شود.
382. قطع تفصيلى
به مبحث «علم تفصيلى» رجوع شود.
383. قطع طريقى
وقتى قطع فقط طريقيت داشته و هيچگونه دخالتى در حكم نداشته باشد، به
آن قطع طريقى گويند.
خداوند مىفرمايد: «شراب و قمار و بتپرستى و ... همه اينها پليد و از عمل شيطان است از آنها
دورى كنيد ...»
[1] در اينجا حرمت روى خمر و شراب واقعى گذاشته شده است. و قطع انسان فقط
طريقيت دارد و بس.
384. قطع قطّاع و
غير قطّاع
قطاع بر وزن «قصّاب» به كسى گويند
كه براساس سادگى ذهن بيشتر از متعارف در مسائل گوناگون قطع پيدا مىكند. به بيان
ديگر، سريع القطع است، نه كثير القطع. در مقابل اگر قطع شخص، غير متعارف نباشد، به
او غير قطاع گويند. آيا قطع قطاع حجّت است يا خير؟ در قطع طريقى قطع قطّاع
مادامىكه كشف خلاف نشود حجّت است. اما در قطع موضوعى حجّت نيست. زيرا احكام بر
موضوعات عرفى گذاشته شده است. در حالى كه قطع انسان سريع القطع عرفى نيست، بلكه
غير متعارف است.