نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی جلد : 1 صفحه : 273
373. قرينه عرفيه
هرگاه قرينه غير لفظى به صورت دلالت عرف و عادت باشد آن را قرينه
عرفى نامند. مثلا پيراهن و كفش زنانه در منزل شوهر، ملك خانم خواهد بود و اين
قرينه عرفى است.
374. قرينه عقليه
هرگاه قرينه غير لفظى به صورت دلالت عقل باشد به آن قرينه عقلى
گويند. مثلا مىگويد: خدا را ديدم كه چنين فرموده است. چون ديدن خدا با چشم سر
محال است پس اين قرينه عقليه مىگويد منظور از ديدن خدا، ديدن در كلام الهى است.
375. قرينه غير
لفظى
هرگاه قرينه از جنس لفظ نباشد به آن قرينه غير لفظى گويند. مثال:
ماده 667 قانون مدنى مىگويد:
«وكيل بايد در تصرّفات و اقدامات خود مصلحت موكّل را
مراعات نمايد و از آنچه كه موكّل بالصّراحة به او اختيار داده يا بر حسب قرائن و
عرف و عادت داخل اختيار اوست تجاوز نكند.» منظور از «قرائن» در اين ماده
قرينه غير لفظى است، چون در مقابل «مصرّح» قرار گرفته
است، مثل قرينه حاليه. به مبحث «قرينه حاليه» رجوع شود.
376. قرينه لفظيه
اگر قرينه از جنس لفظ باشد آن را قرينه لفظيه يا قرينه مقاليه گويند.
مثال: شيرى را در حال خنديدن و صحبت ديدم. «خنديدن و صحبت كردن» قرينه لفظى است، كه مراد از شير انسان شجاع است. ماده
30 قانون مدنى مىگويد: «هر مالكى نسبت به ما يملك خود حق همهگونه تصرّف و انتفاع دارد ...» مالك در محاورات عرفى ظهور در مالكيت مال غير
منقول دارد، اما با قيد «ما يملك» اين ظهور از بين رفته، و مالك را اعم از منقول و غير منقول
گردانيد.
377. قرينه
متّصله
قرينهاى كه در يك كلام به كار رفته و آن كلام را از معناى ظاهرىاش
منصرف كند، به آن قرينه متّصله گويند. مثلا گفته: همه فقرا به استثناى مردمآزار
آنها را احترام كن. در اين مثال كلمه «به استثناى مردمآزار» قرينهاى است كه به كلام چسبيده و جمله «همه فقرا» را محدود به غير مردمآزار كرده است.
378. قرينه
مقاليه
به مبحث «قرينه لفظيه» رجوع شود.
نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی جلد : 1 صفحه : 273