responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی    جلد : 1  صفحه : 272

زنى آفريديم و آن‌گاه شعبه‌هاى بسيار و فرق مختلف گردانديم تا يكديگر را بشناسيد بزرگوارترين و باافتخارترين شما نزد خدا باتقوى‌ترين شما هستند.» [1] پس قرآن در تعليم، انسانيت را مورد نظر قرار داده، يعنى هر انسانى را از آن جهت كه انسان است قابل تربيت و تكميل مى‌داند، و تعليم خود را در جهان بشريت بسط و توسعه داده است. اما چون افهام در درك معنويات اختلاف شديد دارند، و چنانكه دانسته شد بيان معارف عاليه از خطر مأمون نيست لذا تعليم خود را مناسب سطح ساده‌ترين فهم‌ها كه فهم عامه مردم است، قرار داده، و با زبان ساده عمومى سخن گفته است. البته اين روش اين نتيجه را خواهد داد كه معارف عاليه معنوى با زبان ساده عمومى بيان شود، و ظواهر الفاظ مطالب و وظايفى از نسخ حس و محسوس القاء كند و معنويّات در پشت پرده ظواهر قرار گيرد و از پشت اين پرده خود را به آنان فراخور حال افهام مختلفه نشان دهد. و هركس به‌حسب حال و اندازه درك خود از آنها بهره‌مند شود. خداوند در مثلى براى حق و باطل و ظرفيت افهام مى‌فرمايد، «خدا از آسمان آبى نازل كرد پس آب در مسيل‌هاى مختلف هركدام به‌قدر ظرفيت خود روان شدند.» [2] و پيامبر مى‌فرمايد: ما گروه‌هاى پيامبران با مردم به اندازه عقل‌هايشان سخن مى‌گوييم. [3]

آيا تخصيص و تقييد آيات قرآنى ممكن است يا خير؟ به مبحث «مخصّص» و «مطلق و مقيّد» رجوع شود.

371. قرينه‌

قرينه يعنى علامت و نشانه‌اى كه عارض چيزى شده، و معناى آن را عوض كند. مثال: شيرى را در حال تيراندازى مشاهده كردم. كلمه «در حال تيراندازى» قرينه است، كه از لفظ شير انسان شجاع اراده شده است نه حيوان درنده. قرينه اقسامى دارد: قرينه حاليه- مقاليه- عرفيه- عقليه و ...

372. قرينه حاليه‌

اوضاع و احوال مقرون به كلام را قرينه حاليه نامند. ماده 56 قانون مدنى مى‌گويد: «وقف واقع مى‌شود به ايجاب از طرف واقف به هر لفظى كه صراحة دلالت بر معنى آن كند، و قبول طبقه اول از موقوف عليهم يا قائم مقام قانونى آنها درصورتى‌كه محصور باشند. مثل وقف بر اولاد، و اگر موقوف عليهم غير محصور يا وقف بر مصالح عامه باشد در اين صورت قبول حاكم شرط است.» با توجه به اينكه اين قانون قبل از انقلاب اسلامى نوشته شده مشخص است كه مراد از اين «حاكم» «حاكم شرع» نيست.


[1] . «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‌ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ»، سوره مباركه حجرات، آيه 13.

[2] . «أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها»، سوره مباركه رعد، آيه 17.

[3] . «انّا معشر الانبياء امرنا ان نكلّم النّاس على قدر عقولهم»، تحف العقول، ص 32.

نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی    جلد : 1  صفحه : 272
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست