نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی جلد : 1 صفحه : 231
مجتهدى فتوائى صادر كند مجتهد ديگر مجاز است برخلاف مقتضاى نظر مجتهد
اوّل فتوى صادر كند.
فرق حكم و فتوى
«فتوى» تنها اخبار و
اعلام حكم خداوند است و بس. امّا «حكم» انشاء خاصّ در
واقعه خاصّى است كه حق مخالفت از ديگر مجتهدان سلب مىگردد يعنى هرگاه مجتهدى حكمى
صادر كند هيچ مجتهدى حق مخالفت با آن را ندارد بهخلاف فتوى. [1]
340. فحوى الخطاب
به مفهوم موافق «فحوى الخطاب» يا «لحن الخطاب» نيز گفته مىشود. به مبحث «مفهوم» رجوع شود.
341. فساد
فساد يعنى عدم ترتّب اثر مورد انتظار. هرگاه معاملهاى صورت گيرد و
عقدى جارى گردد فاسد بودن آن معامله عدم انتقال مبيع به مشترى و ثمن به بايع است.
به مبحث «صحت» و «اصالة الصحة» رجوع شود.
342. فقه
فقه در لغت بهمعناى فهم است، و در آيات و روايات بهمعناى فهم عميق
آمده است. به بيان ديگر بصيرت در دين را فقه گويند. خواه آن بصيرت در اصول دين
باشد، يا فروع دين. اما در اصطلاح به «فقه الاحكام» گويند. يعنى علم و آگاهى به احكام شرعيه فرعيه از روى ادله
تفصيلى. [2]
توضيح اينكه تعاليم اسلام بر سه قسم است: 1. عقايد: و آن امورى است
كه مربوط به فكر باشد.
مانند مبدأ- معاد و ... 2. اخلاق به امورى كه مربوط به روح است، و از
خصلتهاى روحى سخن مىگويد اطلاق مىشود مثل تقوى، رضا. 3. احكام به مقرراتى كه
راجع به جوارح انسان باشد (بايدها و نبايدها) اطلاق مىشود. علم فقه متكفّل بيان
احكام است پس موضوع علم فقه افعال مكلّفين است، و در فقه پيرامون احكام تكليفيه
(وجوب، حرمت ...) و احكام وضعيه (صحّت- فساد بطلان و ...) بحث مىشود. به مبحث «حكم تكليفى» و «حكم وضعى» رجوع شود.