نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی جلد : 1 صفحه : 205
بديهى است شهرت در نوع اول موجب اطمينان بوده و حجّت است، زيرا سيره
و روش فقها بر اين بوده، اصول متلقّاتى را كه از ائمه به ما رسيده است بدون
هيچگونه تصرّفى آنها را حفظ كرده به ما منتقل كنند. اما شهرت در قسم دوم و سوم
حجّت نيست، حتى اجماع در اين دو قسم نيز مفيد نخواهد بود. زيرا ادعاى اجماع در
چنين مسائلى همانند ادعاى اجماع در مسائل عقلى است. [1]
284. صحّت و فساد
صحّت يعنى ترتّب اثر مورد انتظار، و فساد در مقابل آن است. مثلا وقتى
معاملهاى صورت گيرد و عقدى جارى گردد صحيح بودن آن معامله انتقال مبيع به مشترى و
ثمن به بايع است، و فساد عدم انتقال را گويند. به مبحث «اصالة الصحه» رجوع شود.
285. صحّت حمل
علماى اصول براى تشخيص حقيقت از مجاز چهار معيار ارائه كردهاند [2]: 1. تصريح واضع. به مبحث «وضع» رجوع شود. 2. تبادر و عدم تبادر. به مبحث «تبادر» رجوع شود. 3.
اطّراد و عدم اطّراد. به مبحث «اطّراد» رجوع شود. 4.
صحّت حمل و عدم صحّت حمل، يا صحّت سلب و عدم صحّت سلب.
اگر لفظى در معنايى استعمال گردد و ما ترديد داشته باشيم، آيا آن
استعمال حقيقى است يا مجازى؟ استعمال مذكور را محك زده، اگر حمل آن لفظ برآن معنى
صحيح و سلب آن باطل باشد صحّت حمل دارد و به اصطلاح عدم صحّت سلب صادق است
بنابراين استعمال حقيقى است. و اگر حمل باطل باشد قهرا سلب صحيح است و به اصطلاح
صحّت سلب دارد. در نتيجه استعمال مجازى است.
مثال 1. اطلاق دادگاه به محاكم صحّت حمل دارد يعنى نمىشود گفت: «محاكم دادگاه نيستند» اما اطلاق دادگاه به دبيرخانه
دادگسترى مجازى است. زيرا صحّت سلب دارد يعنى مىشود گفت:
دبيرخانه دادگاه نيست.
مثال 2. اطلاق فرزند نسبت به نوه صحّت سلب دارد. بنابراين مجاز است.
اما نسبت به فرزند خود آدم صحّت حمل داشته سلب آن درست نمىباشد. طبعا حقيقت است.