responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی    جلد : 1  صفحه : 204

282. شهرت عملى يا شهرت در استناد

وقتى فقها به يك روايت در موارد متعدد استناد جسته و بدان عمل كنند، گويند اين روايت شهرت عملى دارد. در حجيّت شهرت عملى اختلافى نيست، زيرا وقتى روايت ضعيفى مورد عمل و استناد بزرگان فن قرار مى‌گيرد، همان استناد جبران ضعف سند مى‌كند. همان گونه كه اعراض آنان از يك روايت صحيح موجب ترك آن روايت مى‌شود. زيرا اطمينان داريم كه اقدام آنان بدون دليل نبوده و نيست، و همين اطمينان حجّت است پس ملاك حجيّت در شهرت عملى حصول وثوق و اطمينان است. طبعا براى هركسى كه چنين اطمينانى حاصل شد حجّت خواهد بود، و الّا خير.

283. شهرت فتوايى‌

به آن دسته از فتواهايى كه توسط بسيارى از فقها صادر مى‌گردد «شهرت فتوايى» گويند، مشروط به اينكه تعداد آن فقها به حدّ اجماع نرسيده باشد. اعمّ از اينكه حديثى مطابق يا مخالف آن فتوى وجود داشته باشد يا اصلا چنين حديثى وجود نداشته باشد.

بسيارى از علما قائل به عدم حجيّت شهرت فتوايى هستند، و ادله اقامه شده همانند «فحواى ادله حجيّت خبر واحد» يا «تنقيح مناط» و يا «علّتى» كه در آيه نباء ذكر شده، و يا رواياتى همانند «مقبوله ابن حنظله» همگى را مخدوش مى‌دانند. [1] در اينجا به جهت طولانى شدن از ذكر آنها خوددارى شده، و پژوهندگان را به مآخذ اعلام‌شده ارجاع مى‌دهيم.

امام خمينى معتقد است: شهرت فتوايى «قدما» تا زمان شيخ طوسى حجّت است اما شهرت فتوايى متأخرين حجّت نيست، زيرا روش قدما چنين بوده كه اصولى را از ائمه دريافت كنند و بدون تغيير و تبديل در كتب خود ذكر نمايند و بناى آنان بر ضبط فتاوى تا زمان ائمه بوده، به‌خلاف متأخرين كه چنين بنايى نداشتند، طبعا به همان مناطى كه اجماع حجت است شهرت فتوايى هم حجت خواهد بود، و آن مناط و معيار عبارت است از كاشفيت از قول معصوم. [2]

مرحوم بروجردى مى‌گويد: مسائل فقه بر سه نوع است: الف. اصول اوّليه يا اصول متلقّات كه از ائمه به ما رسيده است، و اين اصول در كتاب‌هايى همانند: 1. مقنع از شيخ صدوق؛ 2. هدايه از شيخ صدوق؛ 3. مقنعه از شيخ مفيد؛ 4. كافى از ابى الصّلاح حلبى؛ 5. نهايه از شيخ طوسى؛ 6. مراسم از سلّار؛ 7. مهذّب از ابن براج و ... مذكور است. ب. فروعاتى كه از اصول اوّليه استنباط گشته و در اثر اجتهاد در آن اصول متلقّات به دست آمده است. ج. امورى كه به جهت تبيين موضوع و حدود و قيود احكام بيان شده است.


[1] . كفاية الاصول، ج 2، ص 77؛ الاصول العامه للفقه المقارن، ص 224.

[2] . انوار الهداية، ج 1، ص 261.

نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی    جلد : 1  صفحه : 204
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست