responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی    جلد : 1  صفحه : 187

236. دلالت تصوّرى‌

وقتى انسان لفظى را مى‌شنود، معنايى به ذهنش خطور خواهد كرد كه به آن دلالت تصوّرى گويند، كه با سه شرط از طرف شنونده حاصل مى‌شود: اول شنيدن لفظ، دوم معنى‌دار بودن لفظ، سوّم شنونده به آن معنى عالم باشد. امّا از طرف گوينده شرطى وجود ندارد، حتّى اگر از پشت ديوار از گوينده‌اى بدون توجّه و اختيار صادر شود، باز چنين دلالتى وجود دارد.

237. دلالت تضمّنى‌

دلالت لفظ بر يك قسمت از موضوع له را دلالت تضمّن گويند، مانند دلالت بيع بر «تمليك» در حالى كه بيع عبارت است از تمليك عين به عوض معلوم.

238. دلالت تنبيه‌

هرگاه حكمى بر وصف و علّتى مترتب باشد، به‌گونه‌اى كه علت آن حكم همان وصف تشخيص داده شود، به آن دلالت تنبيه يا ايماء گويند. مثلا شخصى خدمت امام مى‌رسد، مى‌پرسد: در روز ماه رمضان با همسرم عمل زناشويى انجام دادم. حضرت مى‌فرمايد: بنده‌اى آزاد كن. از اين جمله فهميده مى‌شود كه علّت وجوب آزاد كردن برده نزديكى و آميزش بوده طبعا مى‌شود به موارد مشابه تعميم داد. [1]

در ماده 882 قانون مدنى آمده: «بعد از لعان زن و شوهر از يكديگر ارث نمى‌برند.» از اين جمله فهميده مى‌شود كه لعان علّت محروميت از ارث است. برخى مى‌گويند: اينكه در فقه مشهور شده كه «تعليق حكم بر وصف مشعر بر عليّت است»، اشاره به دلالت تنبيه و ايماء است. [2]

239. دلالت لمّى‌

دلالت لمّ (به كسر لام و تشديد ميم) دلالت علّت بر معلول را گويند. مانند دلالت ورشكستگى بر محجور بودن تاجر ورشكسته.

240. دلالت مطابقى‌

دلالت لفظ بر تمام مفاد موضوع له را دلالت مطابقه نامند. مانند دلالت كلمه بيع در ماده 338 قانون مدنى بر «تمليك عين به عوض معلوم».


[1] . الوافية فى اصول الفقه، ص 228.

[2] . مكتب‌هاى حقوقى در حقوق اسلام، ص 139.

نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی    جلد : 1  صفحه : 187
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست