نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی جلد : 1 صفحه : 156
دوست دارم در ميان اصحابم مثل شما ديده شود.» [1] اما دو گروه [2] اقليت بر اين امر بديهى خدشه وارد كرده و منكر
تقليدند:
الف. ظاهريه از مكتب اهل سنت. ابن حزم اندلسى مىگويد: بازرگانان
بايد مقررات مربوط به بازرگانى خود را ياد گرفته، و عينا مانند يك حقوقدان
صاحبنظر شوند ... البته چون اين امر را عملى نديد در صفحات بعد همان كتاب از نظر
خود برگشت، و به بازرگانان توصيه كرد كه مسائل راجع به تجارت را از فقيه بپرسند
(يعنى تقليد كنند.)، اما پس از شنيدن پاسخ، او را سوگند دهند كه آيا حكم همين است؟
اگر پاسخ مثبت باشد، بپذيرند، و اين سوگند را «اجتهاد عوام» نام نهاد.
ب. اخبارىها از اماميه.
سؤال 1. آيا تقليد عالم از عالم صحيح است؟ آيا كارشناس مجاز است دست
از نظريه كارشناسى خود بردارد، و به نظريه كارشناس ديگر عمل كند؟ پاسخ: مذاهب
اربعه اهل سنت براساس تقليد عالم از عالم پديد آمده، و طرفداران مكتب «اجتهاد رأى» در سايه جبر تاريخى به لزوم تقليد عالم از
عالم رسيدهاند، و باب اجتهاد را مسدود كردهاند، و در ميان اهل سنت ظاهريه و
حنابله با اين نوع تقليد مخالف هستند. [3]
ابن حزم معتقد است: همه بايد مستقيما به نص قانون شرع مراجعه كنند.
او مىگويد: از خلفاى راشدين هم نبايد تقليد كرد. كسى كه مستهلك در تقليد شده است،
فقيه نيست، بلكه حمارى است كه بارش كتاب است. [4]
به نظر اماميه نيز تقليد عالم از عالم، و به بيان ديگر مراجعه مجتهد
به مجتهد ديگر روا نيست.
سؤال 2. تقليد از جاهل چه حكمى دارد؟ پاسخ: قبيحترين نوع تقليد چنين
تقليدى است. زيرا در آن صورت مثل اين است كه علم به جهل پناهنده شده، و روشنايى از
تاريخى كمك بخواهد، و دارا از نادار مدد جويد.
سؤال 3. تقليد جاهل از جاهل چگونه است؟ پاسخ قبيح و زشت است. زيرا «ذات نايافته از هستىبخش/ كى تواند كه شود هستىبخش.» كمك خواستن عاجز از عاجز غير منطقى است. پس
منطقىترين نوع تقليد، تقليد جاهل از عالم است كه در ميان عقلاى عالم مرسوم و
متداول است.
169. تقييد
به مبحث «مطلق» رجوع شود.
[1] . جامع الرواة، ج 1، ابان بن تغلب «اجلس فى مسجد المدينة و افت للنّاس فانّى احب ان يرى فى اصحابى مثلك.»