responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی    جلد : 1  صفحه : 150

يافتن محمل برآن عاجز باشد، مى‌گويند: اين حكم از باب تعبد است. به مبحث «واجب تعبدى» رجوع شود.

166. تعليق حكم بر وصف مشعر عليّت است‌

ربط دادن ظاهرى حكم عام يا خاصى به موضوعى با ذكر وصف آن موضوع دليل بر اين است كه آن وصف در انشاى چنين حكمى بر اين موضوع مؤثر بوده است. مثلا اگر گفتند: «به دانشجويان رزمنده بورسيه داده مى‌شود.» در اين مثال حكم بورسيه بر موضوع به قيد رزمنده بودن بار شده است در نتيجه مى‌فهميم علت آن حكم همان وصف رزمندگى بوده است. به مبحث «مفهوم وصف» رجوع شود.

167. تقبيح عقلى‌

به مبحث «حسن و قبح عقلى» رجوع شود.

168. تقليد [1]

تقليد در لغت به‌معناى قلاده به گردن انداختن است، و در اصطلاح تقليد عبارت است از: متابعت عملى يا التزامى از ديگرى در احكام فرعيه بدون مطالبه دليل از او. [2] وقتى مى‌گوييم: فلانى مقلد است، يعنى گفتار مجتهد را همچون قلاده‌اى بر گردن خود مى‌اندازد.

غزالى در تعريف تقليد مى‌گويد: تقليد عبارت است از پذيرفتن قولى بدون دليل. [3] اينكه يك مسلمان در مسائل شرعى از قول صاحب‌نظرى پيروى كرده، و به تشخيص او عمل مى‌كند، امرى است فطرى‌ [4]، زيرا رجوع جاهل به عالم به‌ويژه در عصر گسترش شگفت‌انگيز دامنه علوم و تخصص‌ها، امرى است ضرورى. و اگر در گذشته مسئله تخصص كمتر مطرح بوده اما امروزه به‌قدرى مورد توجه است كه حتى به مزاح آمده: «دست راست شخصى درد مى‌كرد، نزد پزشك رفته و پزشك به او گفته: معذرت مى‌خواهم من متخصص دست چپ هستم، لطفا نزد پزشكى برويد كه متخصص دست راست باشد.»

دكتر على شريعتى مى‌گويد: «تقليد نه تنها با تعقل ناسازگار نيست، بلكه اساسا كار عقل اين است كه هركه نمى‌داند، از آنكه مى‌داند، تقليد كند. و لازمه عقل اين است كه در اينجا خود را نفى كند، و


[1] . الوافية فى اصول الفقه، ص 243؛ كفاية الاصول، ج 2، ص 432؛ مبادى الوصول الى علم الاصول، ص 246؛ الذريعة الى اصول الشريعة، ج 2، ص 792؛ قوانين الاصول، ج 2، ص 235؛ الاصول العامه للفقه المقارن، ص 559؛ تهذيب الاصول، ج 3، ص 164؛ اصول الاستنباط، ص 315؛ نهاية الدراية، ج 3، ص 191؛ المستصفى من علم الاصول، ج 2، ص 350.

[2] . كفاية الاصول، ج 2، ص 434.

[3] . قبول قول بلاحجه. الاصول العامه للفقه المقارن، ص 639.

[4] . كفاية الاصول، ج 2، ص 435.

نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی    جلد : 1  صفحه : 150
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست