نام کتاب : فرهنگ تشريحى اصطلاحات اصول نویسنده : ولایی، عیسی جلد : 1 صفحه : 118
از مباحث مطروحه در امر اين است كه آيا امر دلالت بر مره دارد يا
تكرار؟ يعنى آيا با يك مرتبه امتثال كردن تكليف ساقط است يا خير؟ و آيا امر دلالت
بر «فور» مىكند يا تراخى؟ يعنى به مجرد صدور امر بايد
فورا اقدام به انجام دادن آن كرد يا خير؟ به مبحث «مره و تكرار» و «فور و تراخى» رجوع شود.
امر بر دو قسم است: 1. ارشادى؛ 2. مولوى. به مبحث «امر ارشادى» و «امر مولوى» رجوع شود.
118. امر ارشادى
امر ارشادى در برابر امر مولوى است. امر مولوى عبارت است از: طلب
حقيقى چيزى به جهت مصلحتى كه در آن چيز وجود دارد. بهگونهاى كه به امتثال آن امر
پاداش و به مخالفت با آن كيفر مترتب مىشود. مثل امر به اقامه نماز و گرفتن روزه.
اما امر ارشادى امر صورى و ظاهرى است كه از حقيقتطلب بهرهاى ندارد. بلكه اخبار
از مصلحت عملى است كه در ضمن امر ديگرى از او خواسته شود، و يا اخبار از مفسده
تركى است كه جداگانه به آن نهى شده است. لذا در اوامر ارشادى ثواب و عقابى وجود
ندارد، زيرا اوامر ارشادى چيزى جز تشويق مكلف به امتثال اوامر مولوى نيست. وقتى
خداوند مىفرمايد: «أَطِيعُوااللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ»* امر «اطيعوا» ارشادى است. به
بيان ديگر در هر واجبى دو امر وجود دارد: يكى امر اولى و مولوى و حقيقى كه برآن
ثواب و عقاب مترتب است، مثل امر «صلّ» (نماز بخوان) «صم» (روزه بگير). ديگرى امر ثانوى كه ارشاد به امر اولى است. پس
مكلف اگر نماز بخواند هر دو امر را فرمانبردارى كرده است.
تشخيص امر مولوى از امر ارشادى كار عقل بوده، و اهل فن قادرند چنين
فرقى را دريابند. عدهاى گفتهاند: در هر موردى كه عقل مستقلا حكمى داشته، اوامرى
كه در آن موارد وارد مىشود ارشادىاند، مثل وجوب اداى دين و قرض، رد امانت، زشتى
ظلم و خوبى احسان و عدل.
بعضى عقيده دارند: در هر موردى كه اعمال مولويت لغو باشد در آنجا امر
ارشادى است. دسته ديگر مىگويند: در هر موردى كه امر مولوى محذور عقلى داشته باشد،
مثلا موجب دور يا تسلسل باشد، آن امر ارشادى است، مثلا اگر امر «اطيعوا» مولوى باشد، اطاعت ديگرى براى خود امر «اطيعوا» لازم است. پس
امر جديدى لازم است و ...
119. امر به شىء
مقتضى نهى از ضد آن هست يا خير؟ [2]
هرگاه مولى فرموده باشد: از مسجد ازاله نجاست كن. بنابراين
درصورتىكه شخصى وارد مسجد