responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : کاشف الاستار(ترجمه جامع الاخبار) نویسنده : الشعيري، محمد    جلد : 1  صفحه : 23

در خداست و ملحد شدن در وى ملحد شدن در خداست و انكار او انكار خداست و ايمان بوى ايمان بخداست از براى آن كه او برادر رسول خداست و وصى او و امام امت او و مولاى ايشانست و اوست حبل اللَّه المتين و عروةالْوُثْقى‌ لَا انْفِصامَ لَهاو زود باشد كه هلاك كردند در وى دو نوع از مردمان و او را گناهى نباشد يكى دوستى كه از حد بگذرد در دوستى و ديگرى دشمنى كه با وى دشمنى كند يا حذيفه جدائى مكن البته با على كه با من جدائى كرده باشى و مخالفت على مكن كه با من مخالفت ميكنى بدرستى كه على از منست و من ازويم هر كه او را ناخشنود گرداند البته مرا ناخشنود كرده است و هر كه او را راضى گرداند مرا راضى كرده است (1) حديث كرد ما را احمد بن حسن قطانى گفت حديث كرد ما را عبد الرحمن بن محمد حسنى گفت حديث كرد ما را محمد بن ابراهيم بن فزارى گفت حديث كرد ما را عبد الرحمن ابن يحيى اهوازى گفت حديث كرد مرا ابو الحسن على بن عمر و گفت حديث كرد مرا حسن بن محمد بن جمهور گفت حديث كرد مرا على بن بلال از امام على بن موسى الرضا عليهما السلام از پدران خود از امير المؤمنين (ع) از پيغمبر (ص) از جبرئيل از ميكائيل از اسرافيل از لوح از قلم كه گفت ميفرمايد خداى تبارك و تعالى كه ولاية علىّ بن ابى طالب حصن و حصار منست پس هر كه داخل حصار من گردد ايمن شود از آتش من (2) حديث كرد ما را على بن احمد بن عبد اللَّه بن احمد بن ابى عبد اللَّه برقى از پدر خود از محمد بن خالد از غياث بن ابراهيم از ثابت بن دينار از سعيد بن ظريف از سعيد بن جبير از ابن عباس كه گفت فرمود رسول خدا (ص) كه اى على من شهر علمم و تو در آن شهرى و هيچ كس داخل شهر نميشود مگر از جانب در دروغ ميگويد هر كس كه دعوى دوستى كند با من و دشمن بدارد تو را از براى آنكه تو

نام کتاب : کاشف الاستار(ترجمه جامع الاخبار) نویسنده : الشعيري، محمد    جلد : 1  صفحه : 23
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست