responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : کاشف الاستار(ترجمه جامع الاخبار) نویسنده : الشعيري، محمد    جلد : 1  صفحه : 153

بايشان از پس ايشان بآن كه نيست هيچ خوفى بر ايشان و نباشند كه اندوهناك شوند و فرمود رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله كه قسم بآن كه نفس محمد بدست او است كه اگر ببينند اهل ميّت جاى او را و بشنوند سخن او را البته غافل شوند از مرده خود و گريه كنند بر نفسهاى خود در وقتى كه بگذارند ميت را بر تابوت و بايستد روح او در بالاى تابوت و ندا كند كه اى اهل من و اى فرزندان من بازى ندهد بشما دنيا چنانچه بازى داد بمن جمع كردم مال از حلال و غير حلال پس گذاشتم از براى غير خود پس حلالست از براى او و وبال او بر منست پس حذر كنيد از مثل آنچه آمده است بر من و گفته‌اند كه نيست هيچ ميت كه بميرد الا آنكه بنظر او در آيند آن دو فرشته كه نويسنده عمل ويند پس اگر او فرمانبردار خدا بوده است گويند او را كه جزا دهد خدا ترا خير از ما كه بسيار مجلس صدق نشاندى ما را و عمل نيكو حاضر گردانيدى ما را و اگر نافرمان بردار خدا بوده است گويند جزا دهد خدا ترا از اما بدتر جزائى بسيار مجلس بد كه نشانيدى ما را و عمل بد كه حاضر گردانيدى ما را و سخن قبيح كه شنوانيدى ما را و گفت پيغمبر (ص) كه چون راضى شود خدا از بنده گويد كه اى ملك الموت برو بفلان و بياور روح او را كافى است مرا از عمل او بتحقيق كه آزمودم او را پس يافتم او را هر جا كه ميخواستم پس فرود آيد ملك الموت و با وى پانصد فرشته باشند كه با ايشان باشد شاخهاى ريحان و بيخهاى زعفران كه هر يك از ايشان بشارتى دهند او را غير از بشارت ديگرى و بايستند ملئكه بدو صف از براى بيرون آمدن روح او با ايشان باشد ريحان‌

نام کتاب : کاشف الاستار(ترجمه جامع الاخبار) نویسنده : الشعيري، محمد    جلد : 1  صفحه : 153
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست