«سپاس خدايى را كه سخنوران در ستودن او بمانند و شمارگران، شمردن نعمتهاى
او ندانند، كوشندگان، حقّ او را گزاردن نتوانند.
بوده و هست، از نيست به هستى درنيامده است. با هر چيز هست، و همنشين
و يار آن نيست، و چيزى نيست كه از او تهى است» [1].
«درود بر فرستادهاش كه پيامبر رحمت است و پيشواى راهنمايان ملت و چراغ
فروزان امت، گزيده دودمان بزرگوارى است. درود بر خاندان او كه چراغهاى فروزانند و
امتها را نگهبان، نشانههاى روشن دينند و معيارهاى فضيلت، درود خدا بر همه آنان،
درودى درخور بزرگى آن بزرگواران».
شكر، ايزد منان را كه اين كمترين، توفيق يافت، ششمين جلد از كتاب
ايضاح الكفاية را تنظيم و به رشته تحرير درآورد، اميد است مورد عنايت صاحب اصلى
حوزهها، حضرت بقية اللّه الاعظم روحى و ارواح العالمين له الفداء قرار گيرد و
براى علاقمندان به آشنايى با كتاب كفاية الاصول، مفيد باشد.
اينك متذكر چند مطلب مىشوم:
1- محتواى اين كتاب- تا پايان بحث استصحاب- تدريس و تحقيق جلد دوم كفاية
الاصول