نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 4 صفحه : 245
دليلى آن ظنّ ضعيف را حجّت قرار دهد بالاولويّه اين ظنّ قوى را هم
حجّت قرار مىدهد.
بنابراين در شهرت فتوائى دليل خاصّى بر حجّيّت آن لازم نيست و همان
اولويّت قطعيّه براى حجّيّت شهرت فتوائى كافى است.
مرحوم مصنّف مىفرمايند: «فيه ما لا يخفى».
اشكال اين دليل و اين راه- شما از كجا ملاك حجّيّت خبر واحد را به
دست آورديد كه: ملاك حجّيّت خبر واحد حصول ظن براى مخبر له است؟ آيا شما قاطع به
اين مطلب هستيد؟
ما كه قطعى به وجود اين ملاك نداريم.
بله غايت مطلب چنين است كه انسان مظنّه دارد كه ملاك حجّيّت خبر واحد
حصول ظن براى مخبر له است.
امّا اين ظن به ملاك و مناط سبب نمىشود كه شما بگوئيد به اولويّت
قطعيّه ظنّ حاصل از شهرت فتوائى هم حجّت است چون اولويّت قطعيّه بايد تمام مراحلش
قطعى و يقينى باشد.
بله اين اولويّت، ظنّيه هست و ما دليلى بر حجّيّت اولويّت ظنّيه
نداريم و ابتداى بحث ظنون گفتيم كه اصل اوّلى در ظنون عدم حجّيّت آنهاست مگر اينكه
دليلى بر حجّيّت آن قائم بشود.
اين اولويّت ظنّيه خودش مانند شهرت فتوائى نياز به دليل دارد تا
اينكه حجّيّت پيدا كند بعلاوه ممكن است كسى ادّعا كند كه ما اصلا مظنّه هم پيدا
نمىكنيم كه ملاك حجّيّت خبر واحد حصول ظن باشد زيرا:
مىدانيم كه: چه از خبر واحد مظنّه پيدا بشود يا نشود خبر واحد
حجّيّت دارد.
پس چگونه مىتوان ادّعا كرد كه ملاك حجّيّت خبر واحد حصول ظن براى
مخبر له است.
نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 4 صفحه : 245