أو اتفاقا من جهة حدس رأيه، و إن لم تكن ملازمة بينهما عقلا و لا
عادة(2).
3- اجماع حدسى كه تقريبا بر دو نوع است:
(1)- الف: تذكّر- فقها كسانى هستند كه ساليان دراز در فقه زحمت
كشيدهاند و با مذاق اهل بيت عليهم السّلام و آراء آنها آشنا هستند.
اگر تمام فقها مطلبى را گفتند، عادتا معلوم مىشود كه نظر امام عليه
السّلام هم مطابقت با آنها دارد.
اگر اهل بيت عليهم السّلام نظرشان با آن مطلب مساعد نباشد بايد لا
اقل يك يا چند نفر از فقها نظر ائمّه عليهم السّلام را به دست آورده باشند.
و از اين به ملازمه عاديه تعبير مىكنند.
مثلا اگر تمام نزديكان به يك بيت نظريّهاى را استنباط كنند انسان
مىفهمد كه لا بد صاحب البيت هم همين نظريّه را دارد.
(2)ب: در اين نوع
اجماع مسئله عقل يا عادت يا لطف مطرح نيست بلكه مسئله حدس مطرح است به اين ترتيب
كه:
انسان مسئلهاى را از غير راه حواس ظاهرى مىفهمد.
مثلا وقتى انسان هشتاد يا نود درصد از فقها را ديد كه يك مطلبى را
فرمودهاند در اين صورت حدس قطعى مىزند كه نظر امام عليه السّلام هم با آن مطابق
است. و لو در اين صورت بين رأى امام و آنچه را كه انسان حدس مىزند و حكايت مىكند
ملازمه عقليّه يا عاديه وجود ندارد.
البتّه و لو دو نفر هم مخالف وجود داشته باشد ضررى ندارد و لو افراد
شاذى كه يا در محيط علمى نبودهاند يا چندان مبرّز نبودهاند با آن مخالفت كنند
باز انسان حدس مىزند كه قول امام عليه السّلام با آن جمع مطابق است.
كما اينكه گاهى انسان با چند قرينه مطلبى را به دست مىآورد و
مىگويد من حدس مىزنم كه فلان مطلب چنين است.
نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 4 صفحه : 222