نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 3 صفحه : 532
خصوصيّته عند الاستعمال لا يكاد يصدر عن جاهل فضلا عن الواضع
الحكيم(1).
ادات تعريف همراهش باشد- معامله معرفه مىشود [1] و معرفه بودنش به خاطر اين است كه در معناى علم جنس، تعرّف و
تعيّن ذهنى مدخليّت دارد.
(1)- تحقيق در
مسئله: همانطور كه موضوع له
اسم جنس، ذات و نفس ماهيّت مبهمه مىباشد، موضوع له علم جنس هم همان است بدون
اينكه تعيّن ذهنى در موضوع له آن مدخليّت داشته باشد.
سؤال: چرا با علم جنس، معامله معرفه مىشود امّا با اسم جنس نمىشود؟
جواب: تعريف در باب علم جنس، لفظى است و ارتباطى به معنا ندارد،
مانند مؤنّث لفظى مىباشد كه تأنيث به لحاظ معناى آن لفظ نيست بلكه در نفس لفظ،
تأنيث رعايت شده بدون اينكه در معنا انوثتى باشد، تعريف در باب علم جنس هم لفظى
است و اصلا ارتباطى به معنا ندارد.
سؤال: چرا مصنّف اصرار دارند بر اينكه: قيد تعيّن ذهنى در موضوع له
علم جنس مدخليّت ندارد و چه دليلى بر اين مطلب دارند؟
جواب: مصنّف رحمه اللّه دو، بلكه سه دليل برآن اقامه كردهاند [2]:
1- همانطور كه مىتوان حيوان مفترس خارجى را مشاراليه قرار داد و گفت: «هذا
اسد»
مسلّما و بلااشكال مىتوان به صورت قضيّه حمليّه گفت: «هذا اسامة» درحالىكه اگر در معناى «اسامه»
خصوصيّت
ذهنيّه، اخذ شده باشد، چگونه مىتواند با موجود خارجى، متّحد شود، وجود خارجى با
ذهنى، متباين و قسيم يكديگر هستند، امكان ندارد مقيّد به وجود خارجى- با تقيّدش-
در ذهن بيايد و همچنين نمىشود مقيّد به امر ذهنى بر فرد خارجى، حمل شود [3] و با خارج، اتّحاد پيدا كند پس اگر گفتيد
«هذا اسامة» بايد قبلا