نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 3 صفحه : 512
يلهم أو يوحى اليه أن يظهر الحكم أو استمراره مع اطّلاعه على حقيقة
الحال، و أنّه ينسخ في الاستقبال، أو مع اطّلاعه على ذلك، لعدم احاطته بتمام ما
جرى في علمه تبارك و تعالى، و من هذا القبيل لعلّه يكون أمر إبراهيم بذبح اسماعيل
(1)
است امّا در نسخ كه «بعديّت» معتبر نيست.
سؤال: كداميك از آن دو احتمال «اظهر» است؟
جواب: همانطور كه قبلا به نحو مشروح بيان كرديم، ندرت نسخ و شهرت
تخصيص، سبب مىشود جانب تخصيص را اختيار نمائيم گرچه ظهور عام در عموم افرادى از
ظهور خاص- در خصوص- اقوا باشد
[1].
«نسخ»
(1)- چون در بحث قبل گفتيم: گاهى امر، دائر بين نسخ و تخصيص
مىشود لذا به اين مناسبت، مقدارى هم درباره نسخ بحث مىكنيم- قبلا به ترجمه و
توضيح مختصرى درباره متن كتاب مىپردازيم [2].
«منسوخيت»
مطرح
است.
[1]براى توضيح بيشتر در اينباره به صفحه 508 رجوع نمائيد.
[2]نسخ به حسب «ظاهر» و مقام اثبات «رفع» و برداشتن يك
حكم ثابت است يعنى: تاكنون دليل، مقتضى بقاء آن حكم بوده- چنانچه دليل ناسخ نبود
به همان حكم عمل مىنموديم- اما دليل ناسخ، وارد شد، دوام و استمرار آن را از بين
برد پس معلوم مىشود يك امر ثابت و متحققى بوده لكن آن را رفع مىنمائيم امّا باطن
مسئله، به آن كيفيت نيست بلكه حقيقتش اين است كه: نسخ، «دفع» حكم است و
اصلا آن حكم اوّل، ثابت نبوده و انسان خيال مىكرده، ثابت است، آن حكم، تابع
مصلحتى نبوده، تا دوام و استمرار داشته باشد و فقط ظاهر كلام، دال بر استمرار بوده
به عبارت ديگر: مصلحت و حكمت اقتضا مىنمود، اظهار، دوام و استمرار حكم را- يعنى:
مقتضاى حكمت، اين بوده كه حكم در دليل اول به صورت «دوام» و استمرار
اظهار شود- درصورتىكه دليل ناسخ، بعد از حضور وقت عمل،
نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 3 صفحه : 512