نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 3 صفحه : 352
مباحث فقهى، فراوان و كاملا محسوس است.
[تعريف عام]
اصوليين براى عام، تعاريف مختلفى ذكر كرده و آنها را مورد نقد و
بررسى قرار دادهاند لكن اكثر بلكه تمام آن تعاريف از نظر طرد و عكس- جامعيّت و
مانعيّت- دچار اشكال هست لكن ما همان مطلبى را كه مكرّرا بيان كردهايم، مجدّدا
تكرار مىكنيم:
اشكال در باب تعاريف در صورتى وارد است كه آن تعاريف، حقيقيّه و در
جواب از سؤال «بما هو» باشد. اگر كسى «بما هو» از ماهيّت [1] و حقيقت شىء سؤال كند و پاسخى بشنود در اين صورت بايد نسبت
به جامعيّت و مانعيّت آن تعريف بحث كند امّا اگر تعريفى عنوان «شرح
الاسم»
پيدا كرد، لزومى ندارد، جامعيّت و مانعيّت آن تعريف را ملاحظه نمايد.
تعاريفى كه در اكثر مسائل شده از قبيل تعاريف لفظيّه هست نه حقيقيّه
لذا بايد از نقض و ابرام درباره آنها صرفنظر نمود و دليل [2] بر اينكه آن تعاريف، لفظى مىباشد نه حقيقى، اين است كه:
گاهى كه شما در مقام نقض و ابرام، نسبت به يك تعريف هستيد، مىگوئيد:
اين تعريف، شامل فلان مصداق نمىشود درحالىكه آن فرد از مصاديقش
هست، سؤال ما اين است كه شما فرديّت آن را از چه طريقى احراز كرديد؟
و همچنين گاهى مىگوئيد فلان تعريف، شامل فلان فرد مىشود درحالىكه
نبايد شامل آن بشود زيرا از مصاديق آن تعريف نيست سؤال ما اين است كه: شما از چه
طريقى متوجّه شديد كه فلان فرد از مصاديق آن تعريف هست؟
لابد مىگوئيد يك معنا و يك معرّفى در ذهن ما مرتكز و مشخص هست و آن
را