نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 3 صفحه : 330
ثمّ انّه في الغاية خلاف آخر كما أشرنا اليه و هو أنّها هل هي
داخلة في المغيّا بحسب الحكم أو خارجة عنه و الاظهر خروجها، لكونها من حدوده، فلا
تكون محكومة بحكمه و دخوله فيه في بعض الموارد انّما يكون بالقرينة. و عليه تكون
كما بعدها بالنّسبة الى الخلاف الاوّل، كما أنّه على القول الآخر تكون محكومة
بالحكم منطوقا(1).
واجب» قضيّه مذكور، دلالت ندارد، سيرى كه منتهاى آن، كوفه نباشد،
وجوب ندارد، موضوع آن حكم، مقيّد است امّا قيدش- همانطور كه در قضاياى وصفيّه
بيان كرديم- دلالت بر علّيّت منحصره ندارد [1].
خلاصه: قضاياى غائيه بر دو قسم است يك قسمش واجد مفهوم و قسم ديگر،
فاقد مفهوم است.
آيا غايت، داخل در مغيا هست
(1)- مصنّف رحمه اللّه به مناسبت بحث مفهوم قضيّه غائيّه، اين
مطلب را مطرح نمودهاند كه آيا غايت، داخل مغيّا هست يا نه؟
تذكّر: ايشان عنوان بحث را چنين مطرح كردهاند: ثم انّه فى الغاية
خلاف آخر كما اشرنا اليه و هو انّها «هل هى داخلة فى المغيّى بحسب الحكم او خارجة عنه»
يعنى: آيا غايت هم- نسبت به آن حكمى كه براى مغيّا ثابت مىباشد- مانند مغيّا هست
پس معلوم مىشود كه ايشان غايت را قيد موضوع قرار دادهاند نه قيد حكم و الّا اگر
غايت، قيد حكم
[1]وصف در قضيه وصفيه، دلالت بر عليت منحصره ندارد زيرا نه
واضع، چنان «وضعى» نموده و نه اهل لغت، چنان تصريحى
نمودهاند و نه قرينه عامهاى مانند مقدمات حكمت داريم كه از آن بتوان عليت منحصره
را استفاده نمود.- در قضاياى غائيه هم مطلب به همان كيفيت است.
نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 3 صفحه : 330