نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 2 صفحه : 268
و ربما قيل في الدّوران بين الرّجوع
إلى الهيئة و المادّة، بترجيح الإطلاق في طرف الهيئة، و تقييد المادّة، بوجهين: أحدهما:
إنّ إطلاق الهيئة يكون شموليّا، كما في شمول العامّ لأفراده، فإنّ وجوب الإكرام على
تقدير الإطلاق، يشمل جميع التقادير التي يمكن أن يكون تقديرا له، و إطلاق المادّة يكون
بدليّا غير شامل لفردين في حالة واحدة(1).
نقد
و بررسى بيان شيخ اعظم در ترجيح اطلاق هيئت، نسبت به مادّه
(1)- مثال: مولائى چنين گفته است: «إن جاءك زيد فاكرمه»
در نتيجه براى ما سؤالى مطرح شده كه: آيا مجىء زيد در وجوب اكرام، مدخليّت دارد يا
در نفس اكرام، دخيل است به عبارت ديگر: آيا قيد مذكور، ارتباط به هيئت اكرم دارد- كه
دالّ بر وجوب است- يا مربوط به مادّه و نفس اكرام- واجب- مىباشد؟
جواب: از تقريرات شيخ اعظم رحمه اللّه استفاده مىشود
كه: بايد هيئت بر اطلاق خود باقى بماند و مادّه را مقيّد نمود يعنى: اطلاق هيئت بر
اطلاق مادّه ترجيح دارد، ايشان به دو دليل- دو وجه- بر مدّعاى خود، تمسّك نمودهاند.
وجه اوّل: قبل از بيان وجه اوّل به ذكر مقدّمهاى
مىپردازيم.
مقدّمه: گاهى از اوقات از طريق مقدّمات حكمت، اطلاقى
ثابت مىشود منتها نتيجه اطلاق در موارد مختلف، گوناگون است.
الف: گاهى نتيجه اطلاق، عبارت از شمول هست يعنى مطلق،
شامل تمام افراد و مصاديق مىگردد كه نتيجه اين نوع اطلاق با عموم افرادى متّحد است.
مثال: «... أَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَ ...» در آيه مذكور «مفرد
معرّف»، افاده عموم نمىكند بلكه مقدّمات حكمت در آن، جريان پيدا مىكند و اثبات اطلاق
مىنمايد و كأنّ نتيجه
نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 2 صفحه : 268