نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 2 صفحه : 229
و امّا الصّيغة مع الشّرط، فهي
حقيقة على كلّ حال لاستعمالها على مختاره قدّس سرّه في الطلب المطلق، و على المختار
في الطّلب المقيّد، على نحو تعدّد الدالّ و المدلول، كما هو الحال فيما إذا أريد منها
المطلق المقابل للمقيّد، لا المبهم المقسم فافهم(1).
حكايت شده كه مرحوم شيخ بهائى هم به آن تصريح كرده و فرمودهاند: علاقه آن استعمال
مجازى يا «أول» است يا «مشارفت»- بنا بر اينكه «اول و مشارفت» دو علاقه نزديك به
هم باشند.
آيا استعمال صيغه امر در واجب مشروط به نحو حقيقت
است يا مجاز؟
(1)- سؤال: اگر صيغه افعل و هيئت امر را در واجب
مشروط، استعمال كرده و گفتيم «اكرم زيدا إن جاءك»، آيا آن استعمال، حقيقى است يا مجازى؟
جواب: آن استعمال، حقيقى هست زيرا موضوع له هيئت
«اكرم»- هيئت افعل- به مقتضاى وضع اوّلى، طلبى هست كه هم با واجب مطلق، سازگار است
و هم با واجب مشروط و شما آن را در مطلق طلب كه مقسم واجب مطلق و مشروط هست، استعمال
مىكنيد و «اشتراط» را از قيد «إن جاءك» استفاده مىكنيد.
به عبارت ديگر: ما هيچگاه هيئت افعل و «اكرم» را
در واجب مشروط، استعمال نمىكنيم، مفاد «اكرم» طلب اكرام وجوبى زيد هست امّا اينكه
عنوان آن طلب وجوبى «مطلق» هست يا «مشروط»، بايد از دالّ ديگرى- قرينه مقاميّه يا لفظيّه-
استفاده شود نه از قرينه مجاز، لذا مىگوئيم: هيئت افعل در مقسم، استعمال شده و دلالتى
بر قسم ندارد امّا تطبيق كردن مقسم بر بعضى از اقسام بهوسيله دوالّ ديگرى هست. مثلا
اينكه
نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 2 صفحه : 229