نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 2 صفحه : 206
أمّا امتناع كونه من قيود الهيئة،
فلأنّه لا إطلاق في الفرد الموجود من الطّلب المتعلّق بالفعل المنشأ بالهيئة، حتّى
يصحّ القول بتقييده بشرط و نحوه، فكلّ ما يحتمل رجوعه إلى الطّلب الذي يدلّ عليه الهيئة،
فهو عند التّحقيق راجع إلى نفس المادّة(1).
نقد
و بررسى نظريّه شيخ اعظم در واجب مشروط
(1)- بحث ما در نزاع بين شيخ اعظم و مرحوم آقاى
آخوند بود كه: آيا در قضاياى شرطيّه مانند «إن جاءك زيد فاكرمه» يا «اذا زالت الشّمس
فقد وجب صلاة الظّهر» آن قيود، مربوط به «وجوب» است بهنحوىكه تا مجىء زيد، محقّق
نشود «وجوب» اكرام، فعليّت، پيدا نمىكند يا اينكه مربوط به واجب- مأمور به- هست امّا
نفس طلب، هيچگونه قيد و شرطى ندارد و قبل از مجىء زيد هم «وجوب» تحقّق دارد؟
ابتداى بحث، اشاره كرديم كه: شيخ اعظم آن، قيود را
دخيل در مادّه مىدانند نه هيئت و لذا طبق عقيده ايشان يك ساعت به ظهر مانده، انسان،
مكلّف به نماز ظهر هست- چنين نيست كه وجوب صلات، بعد از زوال، محقّق شود- ولى «مكلّف
به» و نماز، مقيّد به زوال شمس است امّا به عقيده مشهور و همچنين مصنّف، قيود قضاياى
شرطيّه، مربوط به هيئت است.
لازم به تذكّر است كه مرحوم شيخ، معتقدند ظاهر قضاياى
شرطيّه از نظر قواعد عربيّت، همان است كه مشهور، عقيده دارند امّا باتوجّه به دو نكته
مىگوئيم: قيود، مربوط به مادّه هست نه هيئت. كه اينك به بيان آن دو نكته مىپردازيم.
بيان اوّل شيخ اعظم- امتناع ارتباط قيد به هيئت-
وجوب و طلب، مستفاد از هيئت افعل مىباشد و «اكرم» دلالت بر وجوب دارد، همانطور كه
حروف- من و الى- استقلالى ندارند، متمّم و تابع ساير جملات و كلمات هستند، هيئت افعل
هم چونكه استقلال ندارد، بدون مادّه- اكرام- تحقّق، پيدا نمىكند و داراى عنوان حرفى
هست لذا
نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 2 صفحه : 206