نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 2 صفحه : 134
و أمّا ما وقع عليه فظاهر إطلاق
دليله، مثل قوله تعالى «فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيداً
طَيِّباً»* و قوله عليه السّلام: (التّراب أحد الطّهورين)
و: (يكفيك عشر سنين) هو الإجزاء، و عدم وجوب الإعادة أو القضاء، و لا بدّ في إيجاب
الإتيان به ثانيا من دلالة دليل بالخصوص. و بالجملة: فالمتّبع هو الإطلاق لو كان، و
إلا فالأصل، و هو يقتضي البراءة من إيجاب الإعادة، لكونه شكّا في أصل التّكليف، و كذا
عن إيجاب القضاء بطريق أولى(1).
استحباب البدار و اعادته] بعد طروّ الاختيار.»
مانعى براى مكلّف، تصوّر نمىشود كه در اوّل وقت،
مبادرت به خواندن نماز نمايد منتها بعد از آنكه واجد الماء شد، تكرار نماز برايش مستحب
است.
تذكّر: معناى كلمه «يتعيّن» در عبارت مذكور، اين
نيست كه «بدار» واجب و متعيّن هست بلكه بدار، جائز است.
يادآورى: بحث ما در مقام ثبوت با بيان چهار احتمال
و تعيين هريك از احتمالات از نظر «اجزا» و جواز يا عدم جواز «بدار» پايان پذيرفت و
اكنون بايد بحث مذكور را در مقام اثبات ادامه دهيم تا مشخّص شود، مقتضاى ادلّه چيست.
آيا مقتضاى ظواهر ادلّه اوامر اضطرارى «اجزا» هست؟
(1)- بحث قبلى ما اين بود كه: آيا اتيان مأمور به
به امر اضطرارى، مجزى از اتيان مأمور به به امر واقعى اوّلى هست يا نه. از نظر مقام
ثبوت، چهار احتمال براى آن، تصوّر نموديم و نتيجه آن احتمالات از نظر «اجزا» مختلف
بود. اينك در مقام اثبات بايد بررسى كنيم كه: آيا ظواهر ادلّه اوامر اضطرارى مقتضى
اجزا هست يا نه. به عبارت ديگر:
نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 2 صفحه : 134