نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 2 صفحه : 129
و لا يخفى أنّه إن كان وافيا
به فيجزى، فلا يبقى مجال أصلا للتّدارك، لا قضاء و لا إعادة(1).
نتيجه
احتمالات چهارگانه مذكور از نظر اجزا و عدم اجزا چيست؟
(1)- 1: اگر صلات مع التيمّم، مانند صلات مع الوضوء،
وافى به تمام مصلحت و غرض مولا باشد و عبد هم- در حالت فقدان آب- آن را اتيان كند،
او تمام و صددرجه مصلحت نماز مع الوضوء را استيفا نموده و در نتيجه، نماز او نقصى ندارد
لذا مجالى براى عدم اجزا، وجود ندارد گرچه در وقت يا خارج از وقت، تمكّن از آب پيدا
كند.
سؤال: آيا در اوّل وقت، جايز است كه عبد، مبادرت
به اتيان نماز مع التيمّم نمايد يا اينكه لازم است تا آخر وقت، صبر كند چنانچه تمكّن
از آب، پيدا نكرد، مبادرت به اتيان مأمور به نمايد؟
جواب: مصنّف رحمه اللّه پاسخ مسئله را بعد از چند
سطر، چنين بيان كردهاند كه: «و اما تسويغ البدار او ايجاب الانتظار فى الصّورة الاولى
فيدور مدار كون العمل بمجرّد الاضطرار مطلقا او بشرط الانتظار او مع اليأس عن طرو الاختيار
ذا مصلحة و وافيا بالغرض.»
براى سهولت امر، ترتيب متن كتاب را رعايت نمىكنيم
و فعلا به بيان پاسخ سؤال مذكور- جواز يا عدم جواز بدار- مىپردازيم كه:
بايد بررسى نمود كه: صلات مع التيمّم- مأمور به به
امر اضطرارى- كه وافى به تمام مصلحت و غرض مولا هست، داراى چه خصوصيّات و در چه حالى،
وافى به تمام مصلحت هست كه مسئله، داراى سه صورت مىباشد:
الف: صلات مع التيمّم، نسبت به كسى فاقد الماء هست
بهطور كلّى، وافى به تمام
نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 2 صفحه : 129