نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 2 صفحه : 110
ثانيها: الظّاهر أنّ المراد من
الاقتضاء- هاهنا- الاقتضاء بنحو العلّيّة و التّأثير، لا بنحو الكشف و الدّلالة، و
لذا نسب إلى الإتيان لا إلى الصّيغة(1).
ندارد، بلكه يك عنوان كلّى است كه شامل عبادات و توصّليّات مىشود، آنگاه چگونه مىتوان
در عنوان كلّى بحث، قيدى را ذكر نمود كه آن قيد تنها درباره عبادات، امكان اعتبار دارد
و در توصّليّات، كسى قائل به اعتبار آن نشده.
ج: مگر قصد وجه داراى چه خصوصيّتى است كه در عنوان
بحث فعلى ذكر شود، اگر قصد وجه در مأمور به معتبر باشد، در رديف سائر اجزا در مسئله،
معتبر است چرا از بين تمام خصوصيّات معتبره، قصد وجه را در عنوان بحث، ذكر كردهاند
لذا از نكته مذكور، كشف مىكنيم كه مقصود از عنوان «على وجهه» قصد وجه نيست و در نتيجه
مىگوئيم:
مقصود از عنوان مذكور، همان است كه بهعنوان احتمال
و معناى اوّل، ذكر كرديم يك عنوان عام و كلّى است تا اينكه اگر قصد وجه، معتبر هم هست،
مندرج در آن عنوان كلّى شده باشد.
خلاصه: منظور از عنوان «على وجهه» اين است كه مكلّف،
مأمور به را با تمام خصوصيّات معتبره شرعيّه و عقليّه اتيان نمايد.
1- گاهى كلمه «اقتضا» در موردى استعمال مىشود كه
مقتضى در ثبوت واقعى شىء، اثر مىكند در اين صورت، معناى اقتضا، عبارت از «علّيّت»
است مثال: «النّار مقتض للحرارة» يعنى نار، تأثير واقعى در حرارت واقعى دارد و ارتباطى
به علم و آگاهى من و شما ندارد، نار، علّيّت دارد واقعا، براى ثبوت حرارت واقعا، در
اين فرض، كلمه اقتضا به
نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 2 صفحه : 110