نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 240
و لكنّك غفلت عن أنّه لا دلالة
لها أصلا على أنّ إرادتها كان من باب إرادة المعنى من اللفظ، فلعلّه كان بارادتها في
أنفسها حال الاستعمال في المعنى، لا من اللفظ، كما إذا استعمل فيها، أو كان المراد
من البطون لوازم معناه المستعمل فيه اللفظ، و إن كان أفهامنا قاصرة عن إدراكها
(1)
وقوع استعمال الفاظ در اكثر از معنا- در قرآن مجيد- مىكند و مىدانيد كه: «ادلّ دليل
على امكان الشىء وقوع الشىء» هست.
(1)- دفع توهّم: به چه كيفيّتى از اخبار مذكور، استفاده
مىكنيد كه الفاظ قرآن در معانى كه جنبه بطون دارد، عنوان «استعمال» پيدا كرده است؟
آيا همانطور كه الفاظ قرآن در معانى ظاهرى استعمال
شده در معانى هفت يا هفتادگانه هم- در عرض معانى ظاهرى- استعمال شده بهنحوىكه مستعمل
فيه متعدّد باشد.
مىدانيد محل بحث ما موردى است كه يك مستعمل و چند
مستعمل فيه داشته باشيم كه آنها در عرض هم باشند و هركدام استقلال و انفراد داشته باشند
لذا مىگوئيم روايات، دلالت نمىكنند كه الفاظ قرآن در بطون هفت يا هفتادگانه استعمال
شده باشند.
سؤال: روايات مذكور را چگونه معنا مىكنيد؟
جواب: الف: ممكن است خداوند متعال درحالىكه الفاظ
را در معانى ظاهر استعمال نموده، آن معانى باطن را هم اراده نموده- نه اينكه از لفظ
اراده شده باشد بلكه در حال استعمال لفظ در معناى خودش، آن بطون را هم اراده نمودهاند.
سؤال: چه ارتباطى بين الفاظ و آن معانى باطنى هست؟
جواب: فرض كنيد الفاظ قرآنى، نشانه و علامت آن معانى
متعدّد هستند نه اينكه در آنها استعمال شده باشند.
ب: معانى هفت يا هفتادگانه لازمه معناى ظاهرى- مستعمل
فيه- هستند يعنى لفظ در ملزوم- معناى ظاهرى- استعمال شده امّا بر لوازم هم دلالت مىكند
گرچه عقول
نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 240