نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 118
اختصاص به زيد، عمرو و بكر ندارد
بلكه اگر در حيوانات هم شباهت مذكور باشد، مىتوان عنوان اسد را در آن مورد استعمال
نمود لذا مىگوئيم مجاز هم مانند حقيقت اطّراد پيدا مىكند- كلّ موجود كان شبيها بالاسد
فى الشّجاعة يصحّ اطلاق الاسد عليه- مثل اينكه قبلا گفتيم كلّ موجود كان واجدا لمبدأ
العلم يصحّ اطلاق العالم عليه و در نتيجه، همانطور كه در حقيقت، اطّراد بود در مجاز
هم اطّراد پيدا مىشود و فرقى در اين جهت، بين مجاز و حقيقت نيست.
بنا بر آنچه كه تاكنون بيان كرديم بعضى خواستهاند
فرقى بيان كنند كه:
اطلاق عالم بر هر موجود واجد مبدأ علم به نحو حقيقت
مىباشد و بدون تأويل و تجوّز و مسامحه، صحيح است امّا اطّرادى كه شما از اطلاق اسد
تصوير كرديد با رعايت علاقه است.
مصنّف «ره» فرمودهاند پس شما اطّراد را علامت حقيقت
نمىدانيد بلكه اطّراد خاصّى را اماره حقيقت مىدانيد و آن در موردى است كه اطّراد
على وجه الحقيقه باشد يعنى اطّراد على وجه الحقيقة علامة الحقيقة است، اگر اينچنين
باشد اين مطلب مستلزم «دور» است چون شما در صدد هستيد كه حقيقت بودن را از راه اطّراد،
كشف كنيد، اوّل به سراغ اطّراد مىآئيد تا شما را به حقيقت راهنمائى كند سپس از شما
سؤال مىكنيم كه كدام اطّراد، انسان را به حقيقت راهنمائى مىكند، جواب مىدهيد اطّرادى
كه به نحو حقيقت باشد پس علم به حقيقت، بر اطّراد، توقّف دارد و اطّراد هم بر علم به
حقيقت متوقّف است- تا اطّراد على وجه الحقيقه تحقّق پيدا كند- و جوابهائى را كه در
بحث تبادر و صحّت حمل براى «دور» بيان كرديم در محلّ بحث جارى نيست زيرا
نام کتاب : إيضاح الكفاية نویسنده : فاضل لنكرانى، محمد جلد : 1 صفحه : 118