خليفه عباسى (المستظهر باللّه) شانزدهساله بود كه در زمان سلطنت
(بركيارق) به سال 487 ق به خلافت رسيد.
و در سال 492 ق «سلطان محمد» برادر سنجر بر بغداد غلبه كرد «المستظهر» براى او خطبه خواند و در سال 493 ق بركيارق
پيروز شد، و خليفه براى او خطبه خواند. و در سال 494 ق «بركيارق محمد» را شكست داد و خليفه به نام او خطبه
خواند. و در همين سال محمد به بغداد وارد شد: خليفه براى او توقيعى نوشت و از سوء
سيرت بركيارق حكايت كرد و در سال 496 ق اينال تركى بغداد را گرفت، خليفه به (صدقة
بن مزيد) ملتجى شد او با هزار سوار بيامد، وينال را بيرون راند و در سال 497 ق
خليفه مجدّدا به نام بركيارق خطبه خواند. و در سال 498 ق بركيارق مرد و خليفه به
نام «ملكشاه» پسرش خطبه خواند.[2]
به نظر بدگويان به خواجه نصير الدين طوسى رحمه اللّه اين خلفاى عباسى
جانشين رسول اللّه و حافظ فرهنگ عظيم اسلام هستند كه المستظهر هم خلافت حقّ مسلّم
او بود ...
آرى كسانى كه چون غزالى «معاويه»
را
به سمت خلافت مىپذيرند: چرا ...؟
(المستظهر
باللّه) را نپذيرند.
خواننده عزيز حال دانستيد چرا بغداد سقوط كرد و سلسله عباسيان منقرض
شدند ...؟
به ص 421 تاريخ ايران بعد از اسلام زرينكوب رجوع شود. و به اقوال
الائمه ج 11 ص 59 مجلس رقص امين و ص 68 و 70 را ببينيد كه (جاحظ) استاد عرب از