شارح علامه فرمايد اين طعنى است بر عمر كه مانع امامت اوست چون حكم
شرع را ندانست. زنى كه زناى محصنه كرده بود آبستن بود حكم كرد سنگسارش كنند امام
على (ع) او را نهى كرد، كه بر فرزندش گناه نيست و براى اينكه بفرزندش ظلم نشود
مجازات زن را بايد به تأخير انداخت.
و همچنين به زن ديوانهاى زنا شده بود، خليفه ميخواست زن ديوانه را
رجم كند امام (ع) او را از رجم منع فرمود. اينجا هم گفت اگر على نبود عمر هلاك
ميشد.