responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ميزان حق يا شرح فصل امامت از تجريد الكلام خواجه نصير طوسي نویسنده : واعظ موسوى، سيد على اكبر (محب الاسلام)    جلد : 1  صفحه : 174

بخانه ريختند:

ابو بكر و عمر خبر يافتند كه گروه مهاجران و انصار با على بن ابيطالب در خانه فاطمه دختر پيامبر خدا فراهم گشته‌اند، پس با گروهى آمدند و بخانه هجوم‌آور شدند و على بيرون آمد[1]

و (زبير) شمشيرى حمايل داشت پس عمر باو برخورد و با او كشتى گرفت و او را بر زمين زد و شمشيرش را شكست و بخانه ريختند پس فاطمه بيرون آمد و گفت:

و اللّه لتخرجن او لأكشفن شعرى ولاء عجّن الى اللّه «بخدا قسم بايد بيرون رويد اگرنه مويم را برهنه سازم و نزد خدا ناله و زارى كنم.»

پس بيرون رفتند و هركه در خانه بود برفت و چند روزى بماندند، سپس يكى پس از ديگرى بيعت ميكردند و ليكن على جز پس از شش ماه و بقولى چهل روز بيعت نكرد.


[1]در اين‌جا نام زبير افتاده است: چه آنكس كه عمر يا ديگرى شمشير او را بسنگ زد و شكست باتفاق تاريخ‌نويسان كه قضيه را نوشته‌اند زبير بود. مثلا عبارت ابن ابى الحديد در اين باب/ ج (134) در روايتى كه از جوهرى نقل ميكند اين است:

(فجآء عمر اليهم فقال و الذى نفسى بيده لتخرجن الى البيعة او لأحرقن البيت عليكم فخرج الزبير مصلتا سيفه فاعتنقه رجل من الانصار و زياد بن لبيد، فدّق به فبدر السيف) و در روايت ديگر: (فخرج اليه الزبير بالسيف و خرجت فاطمة عليها السلام تبكى و تصيح) و در روايت ديگر (فقال عمر للزبير ما هذا السيف؟ فقال نبايع عليا فاخترطه عمر فضرب به حجرا فكسره.)

(تاريخ يعقوبى فارسى ج/ 1/ 527/ ط/ 3)

نام کتاب : ميزان حق يا شرح فصل امامت از تجريد الكلام خواجه نصير طوسي نویسنده : واعظ موسوى، سيد على اكبر (محب الاسلام)    جلد : 1  صفحه : 174
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست