responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بررسي و داوري در مسايل اختلافي ميان دو فيلسوف اسلامي نویسنده : حسنی، حسن    جلد : 1  صفحه : 188

داشتن فعل، معلول سببى نيست دليل بر اين امر افعال صناعى است كه مسلّما براى هر فعل صناعى غايتى است، ولى صنعتى كه ملكه صنعتگر شده باشد بكار گرفتن آن صنعت نياز بفكر ندارد، بلكه فكر مانع كار او مى‌شود. نويسنده ماهر اگر در نوشتن حرف به حرف فكر كند، در كارش كند يا عاجز مى‌گردد. كسى كه پايش لغزيده، دستش بسمت هر وسيله كشانده مى‌شود بدون اينكه در آن فكرى شده باشد يا كسى كه بعضوى از بدنش ناگهان ضربه‌اى رسيده، دستش بفوريّت به سمت آن عضو مى‌رود بدون اينكه در حركت دست او فكرى بكار رفته باشد»[1].

فخر رازى كه «المباحث المشرقيّه» را قبل از «شرح اشارات» نوشته بر ردّ اين كلام كه:

«طبيعت چون فاقد شعور است لذا براى فعلش، «غايتى» نخواهد بود، جواب نيكو آورد. ولى در «شرح اشارات» آن اعتراض را بر بو على وارد مى‌كند و مى‌گويد «غايت» در افعال طبيعى علّت عليّت فاعل نيست چون طبيعت كه فاقد شعور است فاقد غايت مى‌باشد». ليكن بپاسخى كه از آن در «المباحث المشرقيّه» آورده، اشاره‌اى نمى‌نمايد.

خواجه در جواب اين اعتراض فخر رازى كه: «طبيعت چون فاقد شعور است، فعل آن فاقد غايت مى‌باشد» چنين آورد كه: افعال طبيعى داراى غايت بوده و قواى طبيعى هم نسبت بغايت افعال خود شعور دارند.

بعضى از متأخرين را كه تعليقه‌اى بر شرح منظومه حكيم سبزوارى است در آن تعليقه سخنى دارد كه مؤيد نظر خواجه است. حاصل كلام او چنين است هرچيز كه براى آن بهره‌اى از وجود است، بهره‌اى از شعور هم مى‌باشد و وجود عبارت از شعور است، تفاوت آنها بحسب مفهوم است نه بمصداق، بنابراين هر موجود بقدر بهره‌اى كه از وجود دارد بهره‌اى از علم و شعور هم دارد»[2].


[1].... لأبناذ قلس فى ذلك حجج منها: أنّ الطبيعه كيف لأجل غرض مع أنّها ليست لها رويّة و لا شعور ... و الجواب أنّه ليس اذا عدمت الطبيعة وجب أن نحكم عليها بأنّ الفعل الصّادر عنها غير متوجّه الى غاية فأنّ الرّويّه لا تجعل الفعل ذا غاية، بل تميز فعلا عن فعل ... ثمّ تكون لكلّ واحد تلك الأفعال غاية مخصوصة و يكون تأدّى ذلك الفعل اليها لذاته لا بسبب آخر ... و ممّا يقرّر ذلك أنّه لا شكّ فى أنّ الصّناعات لغايات ثم أنّها اذا صارت ملكة لم يحتجّ فى استعمالها الى الرويّه، بل الرويّة مانعة عن ذلك مثل أن الكاتب الماهر اذا تفكّر فى حرف حرف تبلّد فى صناعته ... فخر رازى- المباحث المشرقيّه- مكتبة الأسدى- تهران 1966- ج 1- صفحه 531 و صفحه 534.

[2].... فكلّ ما له حظّ من الوجود له حظّ من الشّعور اذا الوجود ليس الّا الشّعور فالتفاوت بينهما بحسب المفهوم لا المصداق ... و على هذا المسلك فكلّ موجود بقدر حظّه من الوجود، له حظّ من العلم و الشّعور ...

محمّد تقى آملى- تعليقه شرح منظومه سبزوارى- انتشارات مصطفوى- صفحه 76.

نام کتاب : بررسي و داوري در مسايل اختلافي ميان دو فيلسوف اسلامي نویسنده : حسنی، حسن    جلد : 1  صفحه : 188
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست