responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بررسي و داوري در مسايل اختلافي ميان دو فيلسوف اسلامي نویسنده : حسنی، حسن    جلد : 1  صفحه : 58

خواجه طوسى در جواب اعتراض فخر رازى بر اينكه تعريف حكما از جسم، تعريف بحدّ نيست چنين مى‌گويد:

«فخر رازى «جوهر» را كه در تعريف جسم بكار رفته، جنس نمى‌داند. در كتاب ديگر خود- «المباحث المشرقيّه»- چنين تعليل مى‌كند: (جوهر موجودى است لافى موضوع و لافى موضوع، بر واجب تعالى صادق است و اگر لافى موضوع جنس باشد لازم مى‌آيد. كه واجب تعالى مركب از جنس و فصل باشد كه محال است)[1]. ليكن اين تعليل او درست نيست چون «موجود لا فى موضوع»، ماهيّت جوهر نيست، بلكه لازم ماهيّت آن است، اگر لازم شيئى جنس نباشد، دلالت ندارد كه ملزوم هم‌جنس نباشد. آنچه هم كه فخر رازى مى‌گويد «قابليّت ابعاد ثلاثه، كه در تعريف جسم بكار رفته فصل نيست» در حقيقت نبايد هم‌فصل باشد چون «قابليّت» بر جسم حمل نمى‌گردد، بلكه «قابل» كه محمول جسم واقع مى‌شود فصل مى‌باشد. بنابراين، اعتراض فخر رازى بر تعريفى كه حكما از جسم نموده‌اند وارد نيست»[2].

«نتيجه بحث»

اعتراض فخر رازى بر تعريف حكما از جسم، اين بود كه تعريف آنان تعريف به «حدّ» نيست، چون نه لفظ «جوهر» كه در اين تعريف بكار رفته، جنس است و نه قابليّت ابعاد ثلاثه فصل مى‌باشد.

خواجه در پاسخ اظهار داشت، جوهر جنس است ولى لازم آن يعنى «موجود لافى موضوع» كه در تعريف «جوهر» آمده و شامل واجب تعالى هم مى‌گردد، جنس نيست و آنچه هم‌


بقيه پاورقى از صفحه قبل- و الّا ان كانت جوهرا، كانت قابليّة المحلّ للحالّ جوهرا مباينا عن المحلّ و الحالّ و ذلك محال ... فان كانت عرضا كان المحلّ قابلا لتلك القابليّة فتكون قابليّتها لتلك القابليّة عرضا آخر و يلزم التّسلسل ... الثّانى أنّ قابليّة الشّيى‌ء لشيى‌ء نسبة لذات القابل الى ذات المقبول ... فمتأخّر عن ذات كل واحد من المنتسبين ... فخر رازى- شرح اشارات- المطبعة الخيريّه- المصر 1325 ه- ج 1- صفحه 5.

[1] فخر رازى- المباحث المشرقيّه- مكتبة الأسدىّ- تهران 1966- ج 1- صفحه 141.

[2] و الجواب: أنّه ابطل كون الجوهر جنسا فى كتبه بأنّ أخذ مكان الجوهر، الموجود لافى الموضوع و ابطل كونه جنسا ... و هو لازم من لوازم الجوهر و لا شكّ فى أنّ لازم الجنس لا يكون جنسا ... و أنّه ابطل كون قابليّة الأبعاد فصلا و هى ليست بفصل لأنّها لا تحمل على الجسم بل الفصل هو القابل للأبعاد، المحمول على الجسم ... فظهر أنّه فى هذا التّزييف مغالط ... خواجه نصير طوسى- شرح اشارات- انتشارات حيدرى- تهران 1379 ه- ج 2- صفحه 6 و 7.

نام کتاب : بررسي و داوري در مسايل اختلافي ميان دو فيلسوف اسلامي نویسنده : حسنی، حسن    جلد : 1  صفحه : 58
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست