responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بررسي و داوري در مسايل اختلافي ميان دو فيلسوف اسلامي نویسنده : حسنی، حسن    جلد : 1  صفحه : 169

خواجه در جواب اين اعتراض مى‌گويد:

«اين اعتراض مغالطه‌اى ناشى از اشتراك لفظى مى‌باشد چون مادّه و صورت، همانگونه كه بر دو جزء جسم، اطلاق مى‌گردند، بر اجزاء انتزاعى ماهيّات نيز اطلاق مى‌شوند و اگر اجزاء انتزاعى و اعتبارى نفس ناطقه، همانگونه كه فخر رازى بيان داشت، بصرف شباهتى كه به اجزاء جسم دارند، دليل بر مركّب بودن نفس، از مادّه و صورت باشد، لازم مى‌آيد، «اعراض» مثلا سفيدى هم مركّب باشد چون در تعريف آن گفته مى‌شود «البياض لون مفرّق لنور البصر» سفيدى رنگى است، متفرق‌كننده نور چشم. «لون» و «مفرّق لنور البصر» از اجزاء بياض‌اند، ليكن دليل بر مركّب بودن، بياض از مادّه و صورت نخواهد بود، چون «أعراض» در خارج بسيطاند»[1].

فخر رازى اعتراض سومى بر دليل بقاء نفس وارد مى‌كند كه چنين است: «از جمله بيان بو على در بقاء نفس، اين بود كه «نفس بسيط است و مركّب از محلّ امكان فساد- مادّه- و محلّ وجود ثبات- صورت- نيست، ازاين‌رو، با فساد بدن نفس فاسد نمى‌شود» مى‌گوئيم بفرض كه نفس مركّب نباشد و بدن خارج از نفس باشد، باز ممكن است محلّ براى فساد «نفس» باشد همانگونه كه محل براى حدوث نفس است. اگر امتناع عروض فساد بر نفس، پس از فناء بدن- به بيانى كه بو على آورده- صحيح باشد، بايد اين امر دليل بر امتناع حدوث «نفس» هم باشد و حال آنكه حكما قائل به حدوث نفس‌اند. بنابراين بدن، شرط حدوث نفس است پس با فقدان شرط يعنى فساد بدن، عروض فساد بر نفس بايد صحيح، باشد»[2].

خواجه در جواب اين اعتراض مى‌گويد:

«حكما كه گفته‌اند بدن منشأ حدوث «نفس» است، به لحاظ مباينتى كه «بدن» با «نفس»


[1] و الجواب: أنّ هذا مغالطة باشتراك الأسم فأنّ المادّة و الصّورة تقعان على ما ذكره، و على جزئى الجسم بالتّشابه و ألّا فجميع انواع الأعراض ايضا مركّبة من مادّة و صورة .... خواجه نصير الدين طوسى- شرح اشارات- ج 2- صفحه 290.

[2].... الوجه الّذى ذكرتموه كما دلّ على استحالة الفساد على النّفس فهو دليل على استحالة حدوثها مع أنّكم معترفون بحدوثها بيانه و هو أنّه كما أنّ الفساد مسبوق بأمكان الفساد فكذلك الحدوث مسبوق بأمكان الحدوث، فأن استغنى امكان حدوثها عن المحلّ و ان افتقر الى المحلّ لكن محلّ ذلك الامكان هو البدن فليجز فى امكان الفساد، أن لا يفتقر الى المحلّ أو ان افتقر اليه لكن يكون محلّه البدن و ان بطل ذلك هيهنا فيبطل هناك و اءلّا فما الفرق و بالجمله فلم لا يجوز اءن يقال اءن صدور النّفس عن العقل الفّعال مشروط بحصول المزاج ... فاءذا فسد هذا البدن فقد فسد شرط حصولها عنها ...- فخر رازى- شرح اشارات- ج 2- صفحه 65- و محصّل- المطبعة الحسينيّه- المصر 1323 ه- صفحه 167.

نام کتاب : بررسي و داوري در مسايل اختلافي ميان دو فيلسوف اسلامي نویسنده : حسنی، حسن    جلد : 1  صفحه : 169
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست