نام کتاب : بررسي و داوري در مسايل اختلافي ميان دو فيلسوف اسلامي نویسنده : حسنی، حسن جلد : 1 صفحه : 167
اعتراض فخر رازى بر بو على در بقاء نفس، پس از فناء بدن و جواب
خواجه به آن
خواجه و فخر رازى در رابطه با دليلى كه بو على در بقاء نفس آورده
اختلاف نظر دارند ابتدا دليل بو على و سپس اختلاف خواجه و فخر رازى را مىآوريم.
بيان بو على در «اشارات» در بقاء نفس، پس از فناء بدن چنين است:
«نفس، بسيط و حالّ در چيزى نيست ازاينرو مركّب از قوّه ثبات و فساد
نمىباشد و چيزى كه فساد پذيرد بالفعل باقى و بالقوّه فاسد خواهد بود و نفس چنين
نيست پس فساد نمىپذيرد. اگر نفس مركّب از هيولى و صورت باشد يك جزء آن بسيط
غيرحالّ خواهد بود چون فرض در اين است كه نفس خود يا يك جزء آن بسيط غيرحالّ است و
امر بسيط غيرحالّ فساد نمىپذيرد و اعراض هم با اينكه مركب نيستند، چنان نيست كه
فساد نپذيرند، چون حالّ در موضوعاند و از نظر اينكه موضوع آنها كه قابل فساد است،
سبب حدوث و فساد اعراض مىباشد. بنابراين نفس كه بسيط غيرحالّ است پس از آنكه توسّط
علل خود- عقول مفارق- موجود شد، گرچه بدن هم فانى گردد باقى خواهد بود»[1].
بو على با اين بيان خود ثابت نمود كه نفس ناطقه، چون فاقد مادّه و
موضوع است، فانى نمىگردد.
اعتراضات فخر رازى بر اين كلام بو على در بقاء نفس چنين است:
«بو على مدّعى شد، نفس بسيط و غيرحالّ است، ولى محتمل است نفس مركّب باشد
با نوعى از هيولى و صورت كه پس از زوال صورت، مادّه آن باقى باشد در نتيجه با زوال
صورت كه مقوّم نفس است، نفس هم زايل خواهد شد، بقاء مادّه تأثيرى در بقاء نفس
ندارد، همانگونه كه بقاء مادّه عنصرى را تأثيرى در بقاء اجسام عنصرى نيست و با عدم
بقاء نفس، پس از فناء بدن، كمالات ذاتى او هم- مانند معقولات و صفات اخلاقى- باقى
نخواهند ماند»[2].
[1].... و لأنّه اصل فلن يكون مركّبا من قوّة قابلة
للفساد مقارنة لقوّة الثّبات فان اخذت لا على أنّها اصل كالمركّب من شىء كالهيولى
و شىء كالصّورة، عمدنا بالكلام نحو الأصل من جزئيه و الأعراض وجودها فى موضوعاتها
فقوّة فسادها و حدوثها هى موضوعاتها فلم يجتمع فيها تركيب و اذا كان كذلك لم يكن
أمثال هذه فى انفسها قابلة للفساد بعد وجوبها لعللها و ثباتها بها ... بو على-
اشارات- نقل از شرح خواجه- انتشارات حيدرى- تهران 1379 ه- ج 3- صفحه 285.
[2].... لم لا يجوز أن يقال وجود النّفس النّاطقة
مركّب من هيولى و صورة مخالفتين لهيولى الأجسام و صورها ثمّ انّ تلك الهيولى باقية
و تلك الصورة قابلة للفساد فلمّا كانت الصورة المقوّمة لماهيّة النّفس النّاطقة
... لا يلزم من بقاء مادّة النّفس بقائها، كما لا يلزم من بقاء هيولى الأجسام
العنصريّه بقائها ... فخر رازى- شرح اشارات- المطبعة الخيريّه- المصر 1325 ه- ج 2-
صفحه 64.
نام کتاب : بررسي و داوري در مسايل اختلافي ميان دو فيلسوف اسلامي نویسنده : حسنی، حسن جلد : 1 صفحه : 167