و امّا توبه خاص كه از ترك اولى باشد شرائط آن از اين[3] معنا كه ياد كرده شده مفهوم[4] مىشود، و در اين باب فرموده است: «لَقَدْتابَ اللَّهُ
عَلَى النَّبِيِّ وَ الْمُهاجِرِينَ وَ الْأَنْصارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي
ساعَةِ الْعُسْرَةِ».[5]
و امّا توبه اخصّ از دو چيز بود: يكى از التفات سالك به غير مطلوب، و
به اين سبب گفتهاند: «اليمين و الشّمال مضلّتان».[6] و
دوم از عود به مرتبهاى كه از آن مرتبه ترقى بايد كرد[7] به التفات بدان مرتبه بر وجه رضا به اقامت در آنچه اين جمله ايشان را
گناه باشد، و به اين سبب گفتهاند: «حسنات الابرار سيئات المقرّبين» و ايشان را از آن گناه به توبه و استغفار و
ترك اصرار و ندامت بر فوات گذشته، و تضرع به حضرت آفريدگار تعالى و تقدس پاك بايد
باشد.
من تاب و اخلص سرّه للّه فاللّه له «إِنَّاللَّهَ
يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ»[8].
[7]ن: و دوم از عود به مرتبهاى كه از
آن مرتبه ترقى كرده باشد، يا التفات به آن مرتبه بر وجه رضا به اقامت در آن مرتبه،
يا خود نفس اقامت در مرتبهاى كه از آن مرتبه ترقى بايد كرد، چه اين جمله ايشان را
گناه باشد.