responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : اخلاق ناصري نویسنده : الطوسي، الخواجة نصير الدين    جلد : 1  صفحه : 206

چيز كه بمعونت محتاج بود كمالى باشد و اين معونت خدمت بود و اين صنف بدو قسم شود.

اول آنچه معونت بالذات كند يعنى غايت فعل او نفس معونت بود

دوم آنچه معونت بالعرض كند يعنى فعل او را غايتى ديگر بود و معونت بتبعيت حاصل آيد.

مثال معونت ماده معونت نبات حيوانى را كه از او غذا يابد

و مثال معونت آلت معونت آب قوت غاذيه را در رسانيدن غذا باعضا و مثال معونت خدمت بالذات، معونت مملوك مالك را.

و مثال معونت خدمت بالعرض معونت شبان رمه را

و حكيم ثانى ابو نصر فارابى كه اكثر اين مقاله منقول از اقوال و نكت اوست گويد: كه افاعى خادم عناصراند بالذات، چه ايشان را در لسع (نيش زدن) حيوانات كه موجب انحلال تركيب ايشان است نفعى نيست و سباع خادم‌اند بالعرض كه غرض ايشان از افتراس نفع خويش است و انحلال با عناصر بتبعيت لازم آيد.

و بعد از تقرير اين مقدمه گوئيم كه عناصر و نبات و حيوان هرسه معونت نوع انسان كنند هم بطريق ماده و هم بطريق آلت و هم بطريق خدمت و انسان معونت ايشان نكند الا بطريق ثالث و بالعرض چه او شريفتر است و ايشان خسيس‌تر و اخس شايد كه هم خدمت اخس كند و هم خدمت اشرف. اما اشرف نشايد كه خدمت اخس كند مگر مثل خويش را و انسان معونت نوع خود كند بطريق خدمت، نه بطريق ماده و نه بطريق آلت و بطريق ماده خود معونت هيچ‌چيز نتواند كرد از روى انسانى چه از آنروى جوهرى مجرد است.

و همچنانكه انسان بعناصر و مركبات محتاج است تا بهر سه نوع‌

نام کتاب : اخلاق ناصري نویسنده : الطوسي، الخواجة نصير الدين    جلد : 1  صفحه : 206
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست