13- شماره 17 همان فهرست دانشگاه پنجاب (ص 17) به نستعليق گشاده سده 13
با خاتمه پيشين.
14- شماره 2723 بادليان (93 فارسى) همراه با گزيدهاى از ترجمه جاويدان
خرد، به نستعليق بىتاريخ.
15- شماره 1102 الف كتابخانه عمومى رشت با ديباچه نخستين كه در قهستان
نوشته شده است مورخ 1016 همراه با لوامع الاشراق (فهرست روشن ص 154)
16- شماره 1454 (10343/ 26388) مجلس به نستعليق ملا يارى سر هندى با
ديباچه نخستين در پايان (ربعى با جلد تيماج سبز مقوايى)
پس شكى در اينكه اخلاق ناصرى را تحريرى نخستين به روش باطنى با
ديباچه و خاتمهاى بوده و دگرگون شده است نخواهد بود. اينك آن ديباچه و خاتمه را
از روى شمارههاى 2 و 3 و 4 و 5 و 6 و 7 و 11 و 12 كه در دسترسم بوده است در اينجا
ميآورم:
ديباچه نخستين
در پايان نسخه پرينستن چنين آمده است:
للّه الحمد على نعمائه. خطبه رساله اخلاق ناصرى كى مولانا اعظم علامة
العالم نصير- الملة و الدين الطوسى برد اللّه مضجعه نوشته بود در ايام دولت فرق
اسمعيليه و درين وقت آن تغيير كرده است چون باز يافته شد سخنى مانده بود حيف آمد
كى ضايع شود به كتابت مقيد كرد:
حمد بىحد و مدح بىعد لايق حضرت عزت مالك الملكى بود كى بعد از انك
شخصى را كه در نظر ظاهر هم از جنس انس است مصدر رحمت و مظهر معرفت خود گردانيد تا
حقيقت توحيد كى خلاصه علوم دينى و نقاوه معارف يقينى آنست از غايت تجلى و فرط ظهور
مجسم و مصور شد حليت صورت مكارم اخلاق را كى محصول مدلول انفس و آفاق است رقيه
رقبه بندهاى از بندگان او كرد تا طريقت تجريد كى ديباچه اعمال خير و فاتحه ابواب
برست به ترتيب تعليم و تهذيب مستقيم او معين و مقرر گشت. اگر اهل آن عهد و حاضران
آن دور كه غطاء انتظار و حجاب استتار از پيش بصاير و ابصار رفع كردهاند و شخص
معرفت و نور الهيت را كى آن حضرت با نصرت خداوند صاحب الزمان و ترجمان الرحمان[1] علاء الدنيا و الدين
[1]خلاصه امتزاح عناصر و اركان امام
جهان افضل و اكمل و اكرم خلق دوران ظل اللّه فى العالمين الداعى الى الحق اليقين
بقية الائمة من العترة الطاهرين امير المومنين و امام المتقين (ش 307 ملى).