responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 913

نائينى، محمد حسين، فوائد الاصول، ج 1، ص 103.

فاضل لنكرانى، محمد، مباحث اصولى، ص 359.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 1، ص 320.

هيئت مفردات

ر.ك:هيئات افرادى

هيئت نهى

ر.ك:صيغه نهى

يقين

ر.ك:قطع

يقين اجمالى

ر.ك:علم اجمالى

يقين استصحابى

ر.ك:يقين سابق

يقين تشريعى

ر.ك:قطع تعبدى

يقين تعبدى

ر.ك:قطع تعبدى

يقين تفصيلى

ر.ك:علم تفصيلى

«ى»

يقين تقديرى

يقين محقَّق در فرض عدم غفلت، نسبت به مكلف غافل بالفعل

يقين تقديرى، از اقسام يقين سابق و مقابل يقين فعلى بوده و در جايى است كه مكلف بالفعل غافل بوده و به وضع خود توجه ندارد، ولى اگر ملتفت مى بود برايش يقين به حكم يا موضوع حاصل مى شد.

در اين كه آيا در باب استصحاب، يقين، تقديرى است يا خير، اختلاف است; مشهور اصولى ها مى گويند: يقين بايد فعلى باشد و يقين تقديرى كافى نيست، ولى گروهى ديگر معتقدند يقين تقديرى هم كفايت مى كند (استصحاب تقديرى).

نيز ر.ك: يقين فعلى.

طباطبايى حكيم، محمد تقى، الاصول العامة للفقه المقارن، ص 454.

محمدى، على، شرح اصول فقه، ج 4، ص 210.

خمينى، روح الله، الرسائل، جزء 1، ص 92.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 6، ص 212.

كوثرانى، محمود، الاستصحاب فى الشريعة الاسلامية، ص 39.

حكيم، محمد سعيد، المحكم فى اصول الفقه، ج 5، ص 90.

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 5، ص (247-246).

يقين تكوينى

ر.ك:قطع وجدانى

يقين حقيقى

ر.ك:قطع وجدانى

يقين سابق

يقين پيشى گرفته بر شك; از اركان استصحاب

يقين سابق بر وجود حكم يا موضوع، كه يكى از اركان استصحاب است، به يقينى گفته مى شود كه بر شك پيشى گرفته است چه سبقت زمانى و چه رتبى هم چون يقين به وجود چيزى (موضوع يا حكم) در زمان گذشته كه اكنون مورد شك است; مانند اين كه مكلفى بداند وضو گرفته، سپس ترديد كند حدثى كه موجب بطلان وضو مى گردد از او صادر شده يا خير; يقين به وضو را، يقين سابق مى گويند.

نكته اول:

يقين سابق در اين جا، اعم از يقين وجدانى (علم) و يقين تعبدى (مانند ظن معتبر كه دليل قاطعى بر اعتبار آن اقامه شده) است.

نكته دوم:

بعضى از اصولى ها معتقدند در استصحاب، فقط اجتماع يقين و شك لازم است، چه يقين، پيش از شك باشد چه پس از شك و چه هر دو در يك زمان پديد آيند.

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 2، ص 249.

محمدى، ابوالحسن، مبانى استنباط حقوق اسلامى يا اصول فقه، ص 306.

محمدى، على، شرح اصول فقه، ج 4، ص 203.

كوثرانى، محمود، الاستصحاب فى الشريعة الاسلامية، ص 37.

سبحانى تبريزى، جعفر، المحصول فى علم الاصول، ج 4، ص 19.

طباطبايى حكيم، محمد تقى، الاصول العامة للفقه المقارن، ص 454.

يقين طريقى

ر.ك:قطع طريقى

يقين فعلى

يقين موجودِ بالفعل قبل از عروض شك; از شرايط استصحاب

يقين فعلى، از اقسام يقين سابق و مقابل يقين تقديرى بوده و عبارت است از يقينى كه پيش از شك وجود داشته اعم از سبقت زمانى يا رتبى و داراى فعليت مى باشد; يعنى زمانى كه شرايط حصول يقين فراهم گرديده، شخص متوجه وضعيت بوده و يقين براى او در عمل حاصل شده است.

مشهور اصولى ها معتقدند مقصود از يقين در بحث استصحاب، يقين فعلى است نه تقديرى، هر چند عده اى اعتقاد دارند يقين تقديرى نيز كفايت مى نمايد.

نكته:

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 913
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست