responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 908

چند وضع لحاظ شده است:

1. «زيد» كه لفظ آن براى فرد خاص وضع شده است;

2. وضع هيئت و ماده قائم;

3. وضع هيئت جمله اسميه «زيد قائم».

منظور از هيئت هاى تركيبى، قسم سوم است كه بر ثبوت شىء لشىء دلالت مى كند، و اين معنا از مفردات حاصل نمى شود، بلكه از هيئت تركيبيه جمله استفاده مى گردد.

نكته:

در اين كه غير از اقسام سه گانه بالا، وضع ديگرى براى مجموع هيئت هاى مفردات و مركبات وجود دارد يا نه، ميان اصولى ها اختلاف وجود دارد.

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 1، ص 67.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 1، ص 263.

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 1، ص 30.

وضع هيئات جمل تام انشايى

ر.ك:وضع جمله هاى انشايى

وضع هيئات مركب

ر.ك:وضع هيئات تركيبى

وضع هيئت اسم فاعل

موضوعٌ له هيئت اسم فاعل، و چگونگى ارتباط ذات و مبدأ اشتقاق

هيئت اسم فاعل براى دلالت بر نسبت و ارتباط بين ذات و مبدأ وضع شده و داراى معناى حرفى است و نسبت موجود در آن، نسبت ناقصه مى باشد; براى مثال، «ضارب» براى دلالت بر چگونگى ارتباط و نسبت بين ذات (شخص زننده) و مبدأ (زدن) وضع شده است.

اصولى ها پس از پذيرش لزوم مغايرت بين ذات و مبدأ به شكل تغاير مفهومى (به عقيده برخى) و يا تغاير حقيقى (به باور برخى ديگر)، در چگونگى ارتباط بين ذات و مبدأ، به شرح زير، اختلاف نموده اند:

1. برخى معتقدند ارتباط مبدأ و ذات بايد به نحو «قيام» باشد; يعنى مبدأ، قيام به ذات داشته و قيامش هم حلولى باشد;

2. برخى مى گويند: اين قيام هم شامل قيام حلولى مثل «عالم» و هم قيام صدورى مثل «ضارب» مى گردد;

3. مرحوم «صاحب فصول» اعتقاد دارد دايره قيام وسيع بوده و شامل هر نوع قيامى، چه صدورى، چه حلولى و چه غير آنها مى گردد;

4. مرحوم «آخوند خراسانى» معتقد است رابطه بين ذات و مبدأ به صورت اتصاف و تلبس است كه قيام حلولى، صدورى و غير آنها مثل اتصاف به مكان يا زمان يا آلت بودن را شامل مى شود;

[5]مرحوم «امام خمينى» شكل ارتباط را به صورت واجديت مى داند; براى مثال، «مالك» يعنى ذات واجد ملكيت و «عالم»، يعنى ذات واجد علم

فاضل لنكرانى، محمد، سيرى كامل در اصول فقه، ج 3، ص (115-106).

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 1، ص 100 و 244.

خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 1، ص 239.

صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 1، ص 321.

محمدى، على، شرح اصول فقه، ج 1، ص 58و121.

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 32 و 56.

وضع هيئت اسم مفعول

وضع دلالت كننده بر وقوع مبدأ اشتقاق بر ذات، به شكل نسبت ناقص

هيئت اسم مفعول براى دلالت بر نسبت و ارتباط بين ذات و مبدأ وضع شده است كه نسبتى ناقص بوده و از وقوع مبدأ بر ذات حكايت مى نمايد، مانند: «مضروب» كه بر وقوع ضرب بر ذاتى دلالت مى كند.

در كتاب «محاضرات فى اصول الفقه» آمده است:

«... و اما اسماء المفعولين فلان ّالهيئة فيها وضعت لان تدل على وقوع المبدأ على الذات»[1]

نيز ر.ك: وضع هيئت اسم فاعل.

1. خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 1، ص (240-239).

فاضل لنكرانى، محمد، كفاية الاصول، ج 1، ص 100.

محمدى، على، شرح اصول فقه، ج 1، ص 59.

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص (33-32).

وضع هيئت افعال

موضوع له هيئت افعال

در افعال دو وضع قابل تصور است:

1. وضع ماده، مانند: وضع «ض، ر، ب» در ضَرَبَ;

[2]وضع هيئت، مانند: وضع هيئت «فعل» در ضَرَبَ

وضع در هيئت افعال نيز به دو صورت قابل تصور است:

أ) وضع هيئت فعل به صورت جمله فعليه، مانند: «ضرب زيد عمروا» كه نسبت بين فعل و فاعل، نسبت تامه است;[1]

ب) وضع هيئت فعل مجرد از جمله، مانند: «ضرب» كه هيئت بر نسبت ناقصه دلالت كرده و سكوت بر آن صحيح نيست[2]


[1]بروجردى، حسين، نهاية الاصول، ص 25

[2]صدر، محمد باقر، بحوث فى علم الاصول، ج 1، ص 306

صدر، محمد باقر، دروس فى علم الاصول، ج 1، ص 84.

وضع هيئت جمل

ر.ك:وضع هيئات تركيبى

وضع هيئت جمل اخبارى

ر.ك:وضع جمله هاى خبرى

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 908
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست