responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 905

نائينى، محمد حسين، اجود التقريرات، ج 1، ص 62.

وضع قانونى

ر.ك:وضع نوعى

وضع كلى

ر.ك:وضع نوعى

وضع لغوى

وضع لفظ براى معنا توسط اهل لغت

وضع لغوى، مقابل وضع شرعى و وضع عرفى بوده و عبارت است از وضعى كه واضع آن اهل لغت مى باشند كه لفظى را براى معنايى وضع مى كنند، مانند: وضع لفظ «اسد» براى حيوان درنده خاص يا وضع لفظ «انسان» براى حيوان ناطق.

علامه حلى، حسن بن يوسف، مبادى الوصول الى علم الاصول، ص 71.

فخر رازى، محمد بن عمر، المحصول فى علم اصول الفقه، ج 1، ص 295 و 314.

اصفهانى، محمد حسين، الفصول الغروية فى الاصول الفقهية، ص 42.

وضع ماده مشتق

وضع حروف اصلى لفظ مشتق

در مشتقات دو وضع قابل تصور است: 1. وضع ماده مشتق; 2. وضع هيئات مشتق.

منظور از وضع ماده مشتق، همان وضع حروف اصلى مشتق است، مانند: «ض، ر، ب» در ضرب و ضارب و مضروب كه بر «زدن» دلالت مى كند.

شيرازى، محمد، الوصول الى كفاية الاصول، ج 1، ص 58.

خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 1، ص 216.

وضع مبهمات

معانى و چگونگى وضع الفاظ مبهم ضمير، اسم اشاره و موصول

مبهمات، به الفاظ داراى ابهام گفته مى شود، مانند: ضماير، اسماى اشاره و موصولات. برخى معتقدند مبهمات براى ايجاد اشاره، و برخى ديگر معتقدند براى دلالت بر معانى خارجى هنگام اشاره و تخاطب وضع شده است.

در كتاب «اجود التقريرات» آمده است:

«فالصحيح فى المقام ان يقال: ان اسماء الاشارة و الضمائر و نحوهما وضعت للدلالة على قصد تفهيم معانيها خارجا عند الاشارة والتخاطب لامطلقا، فلا يمكن ابراز تفهيم تلك المعانى بدون الاقتران بالاشارة و التخاطب...»[1]

درباره وضع مبهمات، ميان اصولى ها اختلاف است; مشهور معتقدند در مبهمات، وضع عام و موضوع له خاص است، اما برخى مانند مرحوم «آخوند خراسانى» معتقدند در مبهمات، وضع عام و موضوع له عام است[2]


[1]خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 1، ص 91

[2]آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 27

خمينى، روح الله، مناهج الوصول الى علم الاصول، ج 1، ص 96.

شيرازى، محمد، الاصول، ج 1، ص (33-24).

وضع مجموع جمله

ر.ك:وضع مركبات

وضع مركب

ر.ك:وضع مركبات

وضع مركبات

بحث از لزوم يا عدم لزوم وضع براى مجموع مركب از مفردات و هيئت تركيبى جمله

وضع مركبات، وضع مجموع مركب از مفردات و هيئت تركيبى جمله است. در جمله هاى تركيبى، سه وضع متصور است:

1. وضع مفردات (اعم از ماده و هيئت);

2. وضع هيئت تركيبى;

[3]وضع مجموع مفردات و هيئت تركيبى

منظور از وضع مركبات، قسم سوم آن است.

در اين كه اين قسم از وضع به طور جداگانه لازم است يا خير، ميان اصولى ها اختلاف است; برخى معتقدند با وجود وضع مفردات و وضع هيئت تركيبى در مركبات، ديگر به چنين وضعى نياز نيست.

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 1، ص 31.

آخوند خراسانى، محمد كاظم بن حسين، كفاية الاصول، ص 32.

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 1، ص 68.

جزايرى، محمدجعفر، منتهى الدراية فى توضيح الكفاية، ج 1، ص 73.

خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 1، ص 109.

وضع مركبات تام

ر.ك:وضع جمله هاى تام

وضع مركبات تقييدى

ر.ك:وضع جمله هاى ناقص

وضع مركبات كلامى

ر.ك:وضع جمله هاى تام

وضع مركبات ناقص

ر.ك:وضع جمله هاى ناقص

وضع مشتق

ر.ك:وضع مشتقات

وضع مشتقات

معنا و موضوعٌ له الفاظ مشتق

در مشتق اصولى دو وضع قابل تصور است: وضع ماده و وضع هيئت.

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 905
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست