وضع لغوى،
مقابل وضع
شرعى و وضع
عرفى بوده و عبارت
است از وضعى
كه واضع آن
اهل لغت مى
باشند كه لفظى
را براى
معنايى وضع مى
كنند، مانند:
وضع لفظ «اسد»
براى حيوان
درنده خاص يا
وضع لفظ «انسان»
براى حيوان ناطق.
علامه حلى،
حسن بن يوسف،
مبادى الوصول
الى علم
الاصول، ص 71.
فخر رازى،
محمد بن عمر،
المحصول فى
علم اصول الفقه،
ج 1، ص 295 و 314.
اصفهانى،
محمد حسين،
الفصول
الغروية فى
الاصول
الفقهية، ص 42.
وضع
ماده مشتق
وضع حروف
اصلى لفظ مشتق
در مشتقات
دو وضع قابل
تصور است: 1. وضع
ماده مشتق; 2.
وضع هيئات
مشتق.
منظور از
وضع ماده
مشتق، همان
وضع حروف اصلى
مشتق است،
مانند: «ض، ر، ب»
در ضرب و ضارب
و مضروب كه بر
«زدن» دلالت مى
كند.
شيرازى،
محمد، الوصول
الى كفاية
الاصول، ج 1، ص 58.
خويى،
ابوالقاسم،
محاضرات فى
اصول الفقه، ج
1، ص 216.
وضع
مبهمات
معانى و
چگونگى وضع
الفاظ مبهم
ضمير، اسم اشاره
و موصول
مبهمات، به
الفاظ داراى
ابهام گفته مى
شود، مانند:
ضماير، اسماى
اشاره و
موصولات. برخى
معتقدند
مبهمات براى
ايجاد اشاره،
و برخى ديگر معتقدند
براى دلالت بر
معانى خارجى
هنگام اشاره و
تخاطب وضع شده
است.
در كتاب
«اجود
التقريرات»
آمده است:
«فالصحيح
فى المقام ان
يقال: ان
اسماء
الاشارة و
الضمائر و
نحوهما وضعت
للدلالة على
قصد تفهيم
معانيها
خارجا عند
الاشارة
والتخاطب لامطلقا،
فلا يمكن
ابراز تفهيم
تلك المعانى
بدون
الاقتران
بالاشارة و
التخاطب...»[1]
درباره وضع
مبهمات، ميان
اصولى ها
اختلاف است; مشهور
معتقدند در
مبهمات، وضع
عام و موضوع
له خاص است،
اما برخى
مانند مرحوم
«آخوند خراسانى»
معتقدند در
مبهمات، وضع
عام و موضوع
له عام است[2]
[1]خويى،
ابوالقاسم،
محاضرات فى
اصول الفقه، ج
1، ص 91
[2]آخوند
خراسانى، محمد
كاظم بن حسين،
كفاية
الاصول، ص 27
خمينى، روح
الله، مناهج
الوصول الى
علم الاصول، ج
1، ص 96.
شيرازى،
محمد،
الاصول، ج 1، ص
(33-24).
وضع مجموع
جمله
ر.ك:وضع
مركبات
وضع مركب
ر.ك:وضع
مركبات
وضع
مركبات
بحث از لزوم
يا عدم لزوم
وضع براى
مجموع مركب از
مفردات و هيئت
تركيبى جمله
وضع
مركبات، وضع
مجموع مركب از
مفردات و هيئت
تركيبى جمله
است. در جمله
هاى تركيبى،
سه وضع متصور
است:
در اين كه اين
قسم از وضع به
طور جداگانه
لازم است يا
خير، ميان
اصولى ها
اختلاف است;
برخى معتقدند
با وجود وضع
مفردات و وضع
هيئت تركيبى
در مركبات، ديگر
به چنين وضعى
نياز نيست.
مظفر، محمد
رضا، اصول
الفقه، ج 1، ص 31.
آخوند
خراسانى،
محمد كاظم بن
حسين، كفاية
الاصول، ص 32.
مكارم
شيرازى،
ناصر، انوار
الاصول، ج 1، ص 68.
جزايرى،
محمدجعفر،
منتهى
الدراية فى
توضيح الكفاية،
ج 1، ص 73.
خويى،
ابوالقاسم،
محاضرات فى
اصول الفقه، ج
1، ص 109.
وضع مركبات
تام
ر.ك:وضع جمله
هاى تام
وضع مركبات
تقييدى
ر.ك:وضع جمله
هاى ناقص
وضع مركبات
كلامى
ر.ك:وضع جمله
هاى تام
وضع مركبات
ناقص
ر.ك:وضع جمله
هاى ناقص
وضع مشتق
ر.ك:وضع
مشتقات
وضع
مشتقات
معنا و
موضوعٌ له
الفاظ مشتق
در مشتق
اصولى دو وضع
قابل تصور
است: وضع ماده و
وضع هيئت.