responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 902

وضع صور

ر.ك:وضع هيئات

وضع ضماير

چگونگى وضع ضماير براى معانى

ضماير براى دلالت بر معانى خارجى در هنگام اشاره و تخاطب وضع شده است.

در كتاب «محاضرات فى علم الاصول» آمده است:

«ان اسماء الاشارة و الضمائر و نحوهما وضعت للدلالة على قصد تفهيم معانيها خارجا عند الاشارة و التخاطب لا مطلقا فلا يمكن ابراز تفهيم تلك المعانى بدون الاقتران بالاشارة و التخاطب»[1]

ديدگاه هاى ديگرى نيز درباره وضع ضماير وجود دارد; از جمله:

أ) برخى معتقدند ضماير براى ايجاد، وضع شده است; ضماير غايب براى ايجاد اشاره و ضماير مخاطب براى ايجاد خطاب;[2]

ب) برخى ديگر معتقدند ضماير غايب بر اشاره، دلالت نمى كند; اما ضمير مخاطب بر نوعى اشاره دلالت مى كند[3]

در چگونگى وضع ضماير نيز ميان اصولى ها اختلاف است:

1. مشهور اصولى ها معتقدند در ضماير، وضع عام و موضوع له عام است;

[2]برخى ديگر از جمله مرحوم «آخوند خراسانى» معتقدند در ضماير، وضع عام و موضوع له خاص است


[1]خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 1، ص 91

3 و 2. مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 1، ص 57.

خمينى، روح الله، مناهج الوصول الى علم الاصول، ج 1، ص (99-96).

مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج 1، ص 21.

وضع ضماير غايب

موضوعٌ له ضماير غايب

اصوليون درباره وضع ضماير غايب دو ديدگاه دارند:

أ) مشهور معتقدند ضماير غايب براى اشاره به غايب و يا به چيزى كه به منزله غايب است، وضع شده است.

در اين مورد هم دو نظريه وجود دارد:

1. ضماير غايب براى ايجاد نفس اشاره وضع شده است;[1]

2. ضماير غايب براى ايجاد معناى اشاره وضع شده است[2]

ب) برخى ديگر از اصولى ها معتقدند ضمير غايب بر اشاره دلالت نمى كند[3]

خمينى، روح الله، مناهج الوصول الى علم الاصول، ج 1، ص 96.

خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 1، ص 90.

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 1، ص 57.

وضع ضماير متكلم

معنا و چگونگى وضع ضماير متكلم

درباره وضع ضماير متكلم دو ديدگاه وجود دارد:


[1]مشهور اصولى ها معتقدند ضماير متكلم براى نفس متكلم خارجى كه هويت جزئى دارد، وضع شده است، بنا بر اين ديدگاه، وضع ضماير متكلم از نوع وضع عام و موضوع له خاص است

در كتاب «مناهج الاصول» آمده است:

«ضمير المتكلم موضوع لنفس المتكلم بهويته الجزئيه»[1]

[2]مرحوم «آخوند» معتقد است ضماير متكلم براى معنا وضع شده است، نه فرد خارجى. بنا بر اين ديدگاه، وضع عام و موضوع له نيز عام است


[1]خمينى، روح الله، مناهج الوصول الى علم الاصول، ج 1، ص 98

خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 1، ص 91.

مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 1، ص 56.

وضع ضماير مخاطب

معنا و چگونگى وضع ضماير مخاطب

درباره وضع ضماير مخاطب دو ديدگاه وجود دارد:


[1]مشهور اصولى ها كه معتقدند ضماير مخاطب براى نفس مخاطب خارجى كه هويت جزئى دارد، وضع شده است. بنا بر اين ديدگاه، وضع عام و موضوع له خاص است

[2]برخى ديگر معتقدند ضماير مخاطب براى معنا وضع شده است نه فرد خارجى. بنا بر اين ديدگاه، وضع عام و موضوع له نيز عام مى باشد

در كتاب «انوار الاصول» از قول مرحوم «آخوند» آمده است:

«انها على قسمين فبعضها وضع ليشار به الى معنى و هى الضمائر الغائبة»[1]


[1]مكارم شيرازى، ناصر، انوار الاصول، ج 1، ص 56

خمينى، روح الله، مناهج الوصول الى علم الاصول، ج 1، ص 98.

خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 1، ص 91.

وضع عام

تصور معناى كلّى توسط واضع هنگام وضع

وضع عام، عبارت است از تصور معناى كلى در هنگام وضع از سوى واضع، مانند تصور معناى كلى انسان حيوان ناطق در هنگام وضع لفظ «انسان» براى آن.

در كتاب «محاضرات فى اصول الفقه» آمده است:

«و هو ان يتصور الواضع المعنى الكلى حين الوضع فيضع اللفظ بازائه...»[1]


[1]خويى، ابوالقاسم، محاضرات فى اصول الفقه، ج 1، ص 49

نام کتاب : فرهنگ نامه اصول فقه نویسنده : مرکز اطلاعات و منابع اسلامی    جلد : 1  صفحه : 902
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست